برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دبستان ششم نبوت مهاباد و آدرس dashamajid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
غار یخی چما در مجاورت روستای شیخ علیخان در فاصله 25 کیلومتری چلگرد از توابع بخش مرکزی شهرستان کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد.
غار یخی چما در مقابل دشت چما واقع شده و شبیه تنگهای بزرگ و یک انباری پربرف است که ارتفاع برفهای آن تا 50 متر نیز میرسد. لایههای یخی این غار در فصول گرم و کمبارش دارای ضخامت کمی بوده و بسیار نازک و سست میباشند و باید از عبور بر روی آنها و داخل غار اجتناب نمود.
غار یخی چما به بزرگترین منبع آب شیرین ایران شهرت دارد
غار یخی چما یکی از نادرترین و اعجابانگیزترین غارهای استان چهارمحال و بختیاری به شمار میرود. قرار گرفتن در درههای عمیق و انباشت حجم برفهای چندین ساله در این غار سبب شده است تا قندیلهای یخ و تودههای عظیم برف به صورت دائمی و در تمام فصول سال باقی بمانند.
علاوه بر این غار یخی چما به بزرگترین منبع آب شیرین ایران نیز شهرت دارد زیرا از زیر یخهای این غار، چشمهای با آب سرد جریان یافته که در نهایت به سد کوهرنگ میریزد.
غار یخی چما در مجاورت روستای شیخ علیخان
نامگذاری این غار یخی به «چما» (یا چیما)، از گویش بختیاری عشایر منطقه گرفته شده است.
با وجود ویژگیهای منحصر به فرد، این غار یکی از کمنظیرترین نقاط گردشگری استان و حتی کشور است که برای بسیاری از گردشگران ناشناخته مانده است.
قرار گرفتن در درههای عمیق و انباشته شدن حجم برفهای چندین ساله در این مکان باعث شده قندیلهای یخ و تودههای عظیم برف به صورت دائمی و در تمام فصول سال باقی بمانند.
غار یخی چما در مقابل دشت چما واقع شده
نشستن برف زمستان در تنگه ای صخره ای، زاویه تابش نور خورشید به تنگه و آب شدن برفها در تابستان، باعث فرسایش قسمت پایین برفها شده و به تدریج تشکیل یک غار یخی در طول گذشت صدها هزار سال رقم زده است.
سطح وسیع برف در غاریخی چما محلی برای تفریح و سرگرمی جوانان و نوجوانان عشایری منطقه چما شده است,در سالهای اخیر مسابقات اسکی تابستانه کشور نیز در این محل برگزار میشده است.
غار یخی چما یکی از اعجابانگیزترین غارهای استان چهارمحال و بختیاری
هر ساله همزمان با فصل بهار و بخصوص اردیبهشت ماه دره ارغوان ایلام به اوج زیبایی رنگها در طبیعت تبدیل میشود زیرا ارغوانهای این دره و طبیعت بکر، زیبایی خاصی به منطقه بخشیده است.
استان ایلام از آن دست استانهایی است که کمتر کسی اسم آن را برای مسافرت شنیده است و مناظر طبیعی آن را دیده است اما این استان با آب و هوای کوهستانی و نیمه گرم، طبیعت، شهرها و مکانهای دیدنی بسیاری دارد که در بسیاری از موارد از چشم گردشگران غیرحرفهای پنهان میماند.
ایلام از استانهای جنگلی ایران است و به خاطر زیبایی طبیعتش از آن با نام عروس زاگرس نیز یاد میشود و دره ارغوان یکی از مکانهای تفرجی و دیدنی شهر ایلام است که با فاصله ۵ کیلومتر در شمال ایلام قرار گرفته است.
هرساله همزمان با فصل بهار و بخصوص اردیبهشت ماه، دره ارغوان ایلام به اوج زیبایی رنگها در طبیعت تبدیل میشود و ارغوانهای این دره و طبیعت بکر، زیبایی خاصی به منطقه بخشیده است. دره ارغوان یک دره پر آب و بسیار دیدنی پوشیده از بوتههای ارغوان است.
این دره که از دیرباز به واسطه وجود بوتههای بسیار زیاد ارغوان بسیار معروف است، امروزه کمتر مورد توجه دوستداران و علاقمندان به طبیعت قرار میگیرد.
دره ارغوان در مسیر روستای کلاته آهن قرار گرفته است و یکی از مناطق حفاظت شده در استان ایلام است که درختان ارغوانی آن در محدوده ۱۶۰هکتار از این دره رویش دارند.
این دره زیبا مملو از درختانی با شکوفهها و برگهای ارغوانی است که در میان درختهای بلوط و زالزالک به گونه بسیار حیرت آوری چشم را خیره میکند.
درآمیختن زنگهای مختلف درختان شکوه خاصی به این منطقه بخشیده است و آن را به اوج زیبایی تبدیل کرده است.
ارغوان نام فارسی درختی است که در انگلیسی با نام Judas Tree آنرا میشناسند. نام علمی این گیاه cercis siliquastrum است و به یونانی به آن sixia میگویند.
ارغوان درختی است از خانواده پروانه آسا و از مشخصات بارز آن این است که این درخت در اول بهار میروید و دارای گلهای نیام که از مشخصه این تیرهاست میباشد و گلهای آن زودتر از برگهای آن در میآید و دارای شاخههای متقابل است. بلندی آن گاهی به ۱۲ متر هم میرسد، اما بیشتر به صورت درختچه است.
برگهای ارغوان به شکل قلب، بدون کرک و دارای کنارههای صاف است. گلهای این درخت در اوایل بهار، در گروه های۳ تا۶ تایی، روی شاخهها و حتی روی ساقه اصلی، پیش از رشد برگها پدید میآیند و چون عده آنها بسیار زیاد است، منظره زیبایی به درخت میدهد.
مزه گل ارغوان ترش و نسبتاً مطبوع است از این رو در بعضی از کشورها گل ارغوان را همراه سالاد میخورند یا در بعضی از غذاها میریزند.
ارغوان در خاکهای آهکی پرقوت بهتر رشد میکند و در برابر خشکی مقاوم است و به تابش مستقیم نور خورشید نیاز دارد.
به هر روی استان ایلام در اردیبهشت ماه هر سال طبیعت زیبا و جذابی دارد اما بدلیل ناشناخته ماندن آن در بین گردشگران هنوز نتوانسته مشتاقان طبیعت را به خود جلب کند و لازم است در این زمینه علاوه بر تبلیغات رسانه ای، زیرساختها توسط مسوولان مربوطه فراهم شود.
جهان اسلام دو سبک باغسازی را از ایرانیان اقتباس کرده که با گذشت زمان کم و بیش در میان ملتها رواج یافته است که یک نمونه آن، باغ بهعنوان ظرف که ساختمان در وسط آن واقع است و دیگری باغی بهعنوان مظروف که احاطه شده توسط ساختمان است.
استفاده از فضای شهری بهعنوان باغ میدان و محل تفریح و تفرج و تعاملات اجتماعی از دورهی صفویه در شهرهای ایران آغاز شد که میتوان این باغها را در نواحی مختلف مشاهده کرد.
بهگفتهی آمار اعلام شده از منابع رسمی، خراسانجنوبی 25 باغ تاریخی دارد که از این تعداد 16 باغ در فهرست آثار ملی ثبت شده است. اکثر باغهای تاریخی که متعلق به خاندانهای ثروتمند بودهاند در شهر بیرجند و روستاهای اطرف آن واقع شدهاند که از آن جمله میتوان باغها و عمارتهای رحیمآباد، معصومیه، بهلگرد، امیرآباد شیبانی، علیآباد، شوکتآباد و ارگ کلاه فرنگی یا ارگ میرحسن خان اشاره کرد. این باغ ها بهلحاظ معماری، تزئینات و طراحی شباهت فراوانی با یکدیگر دارند.
باغ و عمارت اکبریه، میراث جهانی در بیرجند باغهای تاریخی استان خراسانجنوبی، ویژگیهای منحصر به فردی دارند که همین ویژگیها موجب شده یکی از باغها به نام باغ اکبریه در میراث جهانی به ثبت برسد.
باغ و عمارت اکبریه مجموعه تاریخی در انتهای خیابان معلم در مرکز استان یعنی بیرجند و در داخل محدودهی روستای تاریخی اکبریه قرار گرفته است.
تفاوت ویژگیهای معماری در بخشهای مختلف این بنا نشاندهندهی ساخت بنا طی چند دوره است به نحوی که ساخت این مجموعه از اوایل دوره قاجار تا اواخر این دوره و در چند مرحله انجام شده است.
این مجموعه شامل چند عمارت است که هرعمارت شامل طبقات متعددی است که بهوسیله دالانهای متعدد به یکدیگر راه دارد.
در بخشهایی از این اتاقها، تزئینات گچی دیده میشود و بخشهایی از آن نیز فاقد هرگونه تزئین است.
همچنین درهای موجود در این عمارت چوبی بوده که با شیشههای رنگی تزئین شدهاند.
وجود درختان بلندقامت کاج در دو طرف خیابان اصلی عمارت مرکزی این مجموعه، بر زیبایی و طراوت باغ و نمای آن افزوده است.
در طبقهی همکف عمارت مرکزی، تالار زیبا با تزئینات گچی با طرحهای اسلیمی و دربهای چوبی وجود دارد همچنین میانهی خانه این عمارت در قسمت ساختمان مرکزی آن قرار دارد.
بخش اداری این عمارت که جدیدترین قسمت آن است، در اوایل دورهی پهلوی احداث شده، درختان و گیاهان استفاده شده در این باغ به دو نوع کلی تزئینی و میوهدار تقسیم می شوند که شامل درختان کاج، بوتههای شمشاد همچنین درختان زردآلو، پسته، انار و توت است.
از بخش مرکزی که در دوره قاجار احداث شده بهعنوان موزهی باستانشناسی و مردمشناسی استفاده میشود. بخش ساخته شده در دورهی پهلوی کاربری اداری دارد و بالاخره دیگر بخشها بهعنوان سفرهخانه و چایخانه سنتی اختصاص یافته است.
باغ و عمارت شوکتآباد، شاهکاری برای نمایش شوکت بیرجند باغ بزرگ و میوهدار شوکتآباد و عمارت زیبای وسط آن که هنرمندی معماران دوره قاجاریه را نشان میدهد در ۵ کیلومتری شرق بیرجند قرار دارد. از نظر معماری فضاهای احداث شده در باغ و عمارت شوکتآباد ویژگیهای خاصی دارند که در دیگر نمونههای مشابه آن کمتر میتوان یافت طوریکه فضاسازی در این باغ با هماهنگی خاصی انجام شده که بیانگر وجود طرح و نقشه از پیش تعیین شده برای ساخت بنا است.
این مجموعه نیز همانند دیگر مجموعهها شامل بخشهای متعددی است که هر بخش تزئینات خاص خود را دارد، از جمله حوضخانه که بیشترین ویژگیهای معماری و تزئینی را دارد.
این قسمت دارای گنبدی بزرگ است که در مرکز آن یک کلاه فرنگی با پنجرههایی که از طریق آن بخشی از نور حوضخانه تأمین شده تعبیه شده است.
از دیگر فضاهای مهم تشکیلدهندهی این مجموعه میتوان به اندرونی یا محل خصوصی خانواده حاکم اشاره کرد. این بخش که در جنوبیترین قسمت مجموعه قرار گرفته از لحاظ معماری و طرح شباهت فراوانی به خانههای مسکونی واقع در بافت قدیم بیرجند دارد.
از مهمترین تزئینات این عمارت میتوان به قابهای گچی ایوان اندرونی، رخبامهای تزئینی و طاقنماهای اطراف حوضخانه اشاره کرد.
در مجموع بناهای احداث شده به صورت متراکم بوده و در جبههی جنوبی مخصوص حاکم و خانواده او بوده است که برخی فضاهای داخلی برای تشریفات و پذیرایی از میهمانان مورد استفاده قرار میگرفت. بخش گستردهای از باغ دارای درختان مختلف میوه و تزئینی است.
همچنین روش معماری به کار رفته در احداث این عمارت به صورت طاق و تویزه بوده و گهوارهای بودن سقف برخی اتاقها حاکی از روش معماری ناحیه گرم و خشک است.
شکوه انبوه تزئینات معماری در باغ و عمارت رحیمآباد باغ و عمارت رحیمآباد در داخل روستای رحیمآباد(در گذشته) و در حاشیهی خیابان شهید مدرس بیرجند قرار گرفته، این باغ از بناهای دوره قاجار بشمار میرود و تاریخ ساخت این بنا سال 1315ه.ق است.
این مجموعه شامل بخشهای متعددی از جمله عمارت اصلی با راهروها و اتاقهای متعدد، اصطبل و حوضخانه که گنبدی کلاه فرنگی دارد.
عمارت رحیمآباد دارای سه تالار بزرگ است که بهلحاظ کاربری بهعنوان پذیرایی از مهمانان و تشریفات استفاده میشده و تزئینات مقرنس، آینهکاری و گچبری دارد.
دربها و پنجرههای تالار دارای کتیبههایی به شکل هلالی و تزئینات مشبک با طرح اسلیمی است که استفاده از شیشههای رنگی بر زیبایی آن افزوده است از مهمترین ویژگیهای این بنا میتوان به وجود انبوه تزئینات و در انواع مختلف اشاره کرد.
امروزه بخشی از این باغ و عمارت بهعنوان مرکز آموزش هنرهای سنتی ادارهکل میراث فرهنگی و گردشگری خراسانجنوبی استفاده میشود.
باغ و عمارت امیرآباد میراثی از دوره قاجار باغ و کوشک امیرآباد در غرب شهر بیرجند و در روستایی به همین نام (امیرآباد) در حاشیهی جادهی بیرجند به خوسف و در فاصلهی 5 کیلومتری شهر بیرجند واقع شده است. کوشک امیرآباد دو طبقه دارد که در طبقهی اول دو ایوان با ستونهای متفاوت در دو ضلع شرقی و غربی بنا نظر هر بینندهای را به خود جلب میکند.
اجزای آن شامل باغ، کوشک و محل اسکان خدمه است. باغ، خیابانهای متعددی دارد که در جهات گوناگون امتداد دارند.
بنای اصلی(کوشک) در وسط باغ و در دو طبقه ساخته شده، این بنا، دارای پلان 8 ضلعی است و ورودی آن در ضلع شرقی واقع شده است، پس از ورودی فضای پلکان که به طبقهی فوقانی راه دارد قرار دارد.
در امتداد ورودی، دالانی است که به یک حوضخانه در بخش مرکزی بنا منتهی میشود. طبقهی فوقانی دارای یک شاهنشین با پلان چلیپایی است که دارای درگاهها و پنجرههایی با طاق نیم دایره است. نمای کوشک، تزئینات آجری از نوع هندسی دارد.
احداث این بنا به دورهی قاجاریه بر میگردد. باغ و کوشک امیرآباد به شماره 1969در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
باغ «بهلگرد» اصیلترین باغ ایرانی در منطقه بیرجند باغ «بهلگرد» در فاصلهی 30 کیلومتری شمال شرقی بیرجند در امتداد جادهی «بیرجند - زاهدان» واقع شده، ورودی باغ دارای سردری ساده با درب چوبی و دو تکه که با گل میخهای کروی تزئین شده است.
فضای هشتی که بهصورت محدود و با طاق نماهای کمعرض و کمعمق آن را میپوشاند، پس از آستانه ورودی قرار گرفته و محوطهی اندرونی که در امتداد هشتی واقع شده فضای نسبتاٌ وسیعی را به خود اختصاص داده است.
طبق اصول باغسازی ایرانی در میان این محوطه استخری به شکل چهار ضلعی به چشم میخورد که در قسمت جنوبی اندرونی بنا در دو طبقه همکف و اول بوجود آمده است.
این بنای تاریخی بهعلت جذابیت خاص و بهلحاظ وجود اجزاء و عناصر معماری اسلامی از جمله سردر ورودی هشتی با فضاهای ویژه خود بخش اندرونی باغ و بنای آن که بصورت ترکی با ستونهای آجری مشخص با شماره 2367 در فهرست آثار ملی ثبت شده است.
مجموعه باغ و عمارت بهلگرد شامل بخشهای متعددی همچون، ورودی، هشتی، حیاط اندرونی، عمارت اصلی، محل سکونت خدمه، بیرونی و اصطبل است.
این باغ که بر روی زمین شیبدار بنا شده بمنظور مهار شیب زمین از جنوب به شمال بهصورت یکسانی طراحی شده است.
این باغ با داشتن اندرونی و بیرونی یکی از اصیلترین باغهای ایرانی در منطقه است که بهعنوان تفرجگاه ییلاقی خاندان خزیمه و در زمان شوکتالملک از حاکمان بیرجند در دوره قاجار بنا شده است.
باغ و عمارت مود در حصار بیست برج مدور «باغ و عمارت معصومیه» هم در غرب بیرجند در دورهی پهلوی ساخته شده و معماری آن بهگونهای طراحی شده که نمای اصلی عمارت در آب استخر مقابل آن کاملاً بازتاب داشته است، طوریکه عمارت چهل ستون اصفهان را تداعی میکند. تمام فضاها و اتاقهای این عمارت همچون دیگر بناهای تاریخی به یکدیگر راه دارند و ورود به داخل ساختمان از هر عمارت میسر است.
در این عمارت علاوهبر باغ اصلی دو باغ دیگر هم به چشم میخورد که در یکی از آنها عمارتی ساده خودنمایی میکند و دیگری فاقد عمارت است.
«باغ و عمارت مود»( قلعه باغ ) واقع در شهرستان سربیشه از آثار مربوط به دوره زندیه و قاجار با مساحت 60 هزار و 270 مترمربع دارای یک حصار و بیست برج مدور است که با فاصلههای مشخصی در حصار باغ هستند.
علاوهبر برجها، یک خندق به عرض تقریباً 10 متر در دور تا دور حصار حفر شده و دفاع از قلعه را آسانتر میکرده و ورودی اصلی باغ در میانه ضلع شمالی آن قرار دارد و در دو طرف ورودی، دو برج و دو اتاق کوچک جهت سکونت نگهبانان دیده میشود.
در داخل قلعه بقایایی از یک بنای قدیمی، عمارتی تشریفاتی، شامل چند ایوان، بقایای یک هشتی، راهروها و اتاقها برجا مانده است.
در مرکز این باغ عمارتی قرار دارد که ویژگیهای معماری آن متعلق به اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی است.
باغ گلشن، خالق طبیعت بینظیر در طبس باغی زیبا و تاریخی متعلق به دورهی «افشاریه - زندیه» است که یکی از مهمترین باغهای ایرانی است. هزاران درخت میوه در این بنای تاریخی هشت هکتاری، طبیعت بینظیری آفریده که هر بیننده ای از نظاره آن غرق در لذت میشود.
پهناوری ترکیه ۷۸۳٬۵۶۲ کیلومتر مربع (۳۷ام) است. ترکیه کشوری کوهستانی و نسبتاً پرباران است. شکل این کشور مانند یک مستطیل است که از سوی خاور و باختر امتداد یافتهاست. ترکیه با قرار گرفتن در یکی از حسّاسترین مناطق جهان، دارای موقعیّت جغرافیایی راهبردی و بسیار خوبی است و گذرگاه جنوب باختر آسیا و اروپا به شمار میآید و کشورهای بسیاری، به ویژه ایران از خاک ترکیه برای ترانزیت کالا و انرژی استفاده میکنند. . ترکیه از آب و هوای خوب و جلگه ای برخوردار است و مکان های جالب و دیدنی دارد به دلیل همین سالانه تعداد زیادی توریست به آنجا مسافرت میکنند.
ترکیه حدود ۷۶ میلیون تن (برآورد ۲۰۱۳) جمعیت دارد، که حدوداً ۷۵ تا ۸۵ درصد مردم سنی و ۱۵ تا ۲۵ درصد هم علوی هستند. حکومت ترکیه لائیک است ولی بسیاری از مردم به دین اسلام پایبند هستند و عید فطر و عید قربان در این کشور تعطیل رسمی است. همچنین در ترکیه حدود ۷۰٪-۷۵٪ درصد مردم ترک، ۱۸٪ درصد کرد و ۷٪-۱۲٪ را سایر باشندگان قومی ترکیه تشکیل میدهند.[۱]
زبان رسمی ترکیه، ترکی (استانبولی) است که در گذشته با خط عربی (عثمانی) نوشته میشد و از زمان تشکیل جمهوری ترکیه توسط آتاترک در سال ۱۳۰۲ هجری خورشیدی (۱۹۲۳) با خط لاتین نوشته میشود. ترکیه در میانه دو فرهنگ شرقی و غربی قرار دارد هرچند فرهنگ این کشور به شرق بسیار نزدیکتر است تا به غرب.
ترکیه با نام امپراتوری عثمانی در چند سدهٔ گذشته، بخشهای بزرگی از خاورمیانه و جنوب خاوری اروپا را در دست داشت. تا اینکه پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، جمهوری ترکیه به رهبری مصطفی کمال پاشا آتاترک در سال ۱۳۰۲ (۱۹۲۳) تأسیس شد.
بعدها امپراتوری روم به دلیل وسعت زیاد دچار مشکل شد، تا اینکه در سال ۳۹۵ میلادی امپراتور کنستانتین شهر بیزانتیوم (کنستانتین/قسطنطنیه/استانبول/اسلامبول) را پایتخت خود قرار داد؛ این اقدام مقدّمهٔ تقسیم روم به دو بخش شرقی و غربی شد. از آن پس روم شرقی یا امپراتوری بیزانس، ترکیه کنونی را در دست گرفت. در سال ۴۶۳ هجری قمری، ترکمانان مسلمان سلجوقی به فرماندهی آلب ارسلان به جنگ با امپراتوری بیزانس شتافتند و در ملازگرد، سپاه امپراتور بیزانس، رومانوس چهارم را شکست دادند. بدین ترتیب نیمهٔ شرقی ترکیه به دست سلجوقیان افتاد و زمینه برای مسلمان شدن مردم آن جا و نفوذ زبان ترکی به آن جا فراهم شد. ولی نیمهٔ غربی ترکیه در دست امپراتوری بیزانس باقیماند.
پس از آن کوچ قبایل ترکمن مسلمان از شرق ایران به آسیای کوچک آغاز شد و این قبایل به تدریج دولتهای کوچک محلی در آنجا تشکیل دادند. یکی از مشهورترین این قبایل، قبیله «قایی» بود که در نزدیکی آنقره (آنکارا) سکونت داشتند. رهبر این قبیله به نام عثمان در سال ۶۷۸ هجری خورشیدی (۶۹۹قمری/۱۳۰۰میلادی) حکومتی تاسیس کرد که به نام خودش عثمانی خوانده شد. از آن پس تا حدود ۱۵۰ سال بعد حکومت عثمانی بیشتر آناتولی را به تصرف درآورد.
کسی که حکومت عثمانی را به امپراتوری تبدیل کرد، سلطان سلیم یکم ملقب به یاووز (مهیب) بود. وی در اوایل سده نهم هجری قمری به پادشاهی رسید. او در طول پادشاهی ۹ ساله خود شام، مصر، دیاربکر، غرب کردستان، عراق، حجاز (غرب عربستان)، و بخشهایی از بالکان (در جنوب شرق اروپا) را به تصرف درآورد و خود را خلیفهمسلمانان نامید. همچنین او کتابهای بسیاری را از مناطق متصرف شده بدست آورد، که اکنون زینت بخش کتابخانههای ترکیهاست. سلطان سلیم یکم در سال ۸۹۳ ه. خ. (۹۲۰ق. /۱۵۱۴م.) شاه اسماعیل یکم را در جنگ چالدران شکست داد.
اوج قدرت عثمانی در زمان سلطان سلیمان یکم (قانونی/باشکوه) پسر سلطان سلیم رخ داد. او مناطق بیشتری را به تصرف درآورد و حتی به محاصره وین پرداخت. او در یکی از جنگهایش با شاه تهماسبصفوی، تا سلطانیه نیز پیش آمد. پس از او امپراتوری عثمانی رو به انحطاط گذاشت.
جمهوری ترکیه
امپراتوری عثمانی در جنگ اول جهانی از هم پاشید و مورد تهاجم بریتانیا و متحدانش واقع شد. مصطفی کمال پاشا به دلیل سازماندهی مقاومت ملی علیه دول خارجی قهرمان ملی ترکیه گردید و توانست جمهوری ترکیه را در سال ۱۳۰۲ (۱۹۲۳) بر پایه اصل جدایی دین از سیاست بنا کند و ملقب به آتاترک شد. وی خط لاتین را برای نوشتن زبان ترکی مرسوم کرد و اقدامات بسیاری را برای صنعتی و غربی شدن ترکیه انجام داد و دوره نوینی را در ترکیه به وجود آورد.
در دوران اقتدار آتاترک و امین و پشتیبان او عصمت اینونو که از آن به عنوان دوران تک حزبی یاد میشود، سیمایی از اقتدار سیاسی ملی گرایانه به نمایش گذاشته شد که ابایی از نژادپرستی و ترویج پانترکیسم و به انزوا راندن اسلام و قومیتها نداشت.[۲] بعد از یک دوران تکحزبی در سال ۱۳۲۹ (۱۹۵۰) حزب دمکرات از گروه سیاسی مخالف قدرت را بدست گرفت و به تعداد احزاب اضافه شد، ولی آزادی سیاسی با دورههایی از کودتاهای نظامیان در سالهای ۱۳۳۹، ۱۳۵۰ و ۱۳۵۹ شکسته شد. در سال ۱۳۵۳ ترکیه با دخالت نظامی خود علیه کودتای یونانیان در قبرس مانع از الحاق قبرس به یونان شد. در سال ۱۳۷۵ باز نیروهای نظامی دولتی را که با برنامههای اسلامی روی کار آمده بود، ساقط کرد. از سال ۱۳۶۳ (۱۹۸۴) تاکنون حزب کارگران کردستان و حکومت ترکیه درگیریهای نظامی بسیاری داشتهاند که باعث مرگ بیش از ۴۵ هزار تن گردیدهاست. ترکیه در سال ۱۳۲۵ به عضویت سازمان ملل درآمد و در سال ۱۳۳۱ به ناتو پیوست. ترکیه عضو جنبی جامعه اروپا است و اکنون با اجرای اصلاحاتی سعی در تحکیم و تقویت مردمسالاری و اقتصاد خود دارد تا بتواند مذاکرات برای عضویت در اتحادیه اروپا را آغاز نماید.
زبان بیش تر مردم در ترکیه ترکی است ولی در کنار آن زبانهای کردی، زازاها، ترکی آذربایجانی در میان گروههای قومی استفاده میشود. گروههای قومی کوچکتری چون لازها، ارمنیها، عربها، و چرکسها به تنوّع زبانی و فرهنگی این کشور افزودهاند.
کردهای ترکیه بیش تر در جنوب شرقی و شرق کشور زندگی میکنند. زبان رسمی این کشور ترکی است. گروههای قومی کوچکتر در ترکیه عبارتاند از آذربایجانیها (شمال شرق)، لازها (شمال)، عربها (جنوب) و ارمنیها (استانبول).
یک مطالعه ژنتیکی در سال ۲۰۰۱ از طریق بررسی هاپلوگروپهای دیانای در ترکیه نشان داده که ترکها و کردها در کنار ارمنیها، ایرانیان، یهودیان و لبنانیها و دیگر گروههای ساکن سواحل مدیترانه (چه در شرق و چه در غرب) احتمالاً از یک نیای مشترک برخوردارند. نشانهای از شارش ژنی در پی یورش هندواروپاییها در ۱۲۰۰ قبل از میلاد هم مشاهده نشده، پس اینگونه نتیجهگیری شده که اگر هم چنین مهاجرتی هم صورت گرفته باشد جمعیت مهاجران نسبت به گروههای بومی، همچون هیتیها (از اقوام هندواروپایی آناتولی و خویشاوند لیدیان) و هوریها (از اقوام قفقازی آناتولی و خویشاوند اورارتوییها)، که پیش از ۲۰۰۰ قبل از میلاد هم در منطقه زندگی میکردهاند، ناچیز بودهاست. در نتیجه اقوام امروزین ترک، کرد و ارمنی ممکن است از دل همین گروهها در آمده باشند. مطالعه ژنتیکی دیگری هم در سال ۲۰۰۳ نشان داده که ترکهای آناتولی با وجود خویشاوندی زبانی (در خانواده زبانهای آلتایی) و همسایگی تاریخی با مغولها ارتباط ژنتیکی خاصی با آنان ندارند. به طوری که میزان اختلاف ژنتیکی ترکها و آلمانیها با سه گروه اصلی مغول به یک اندازه بودهاست.[۳][۴][۵]
در مطالعه دیگری در سال ۲۰۰۳ بر روی ۵۲۳ کروموزوم ایگرگ (که تنها نسب پدری را نشان میدهد) از اهالی ۹۰ شهر مختلف ترکیه ۵۴ هاپلوتایپ متفاوت شناسایی شده که اکثریت آنها (۹۴٫۱٪) از هاپلوتایپهای رایج در اروپاییها و مردمان همسایه خاورمیانهای است. هاپلوتایپهای مرتبط با اهالی آسیای میانه با تنها ۳٫۴٪، هندیها ۱٫۵٪ و آفریقاییها ۱٪ در اقلیت هستند. تنوع قابل ملاحظه هاپلوتایپها در میان ترکان گواهی بر نقش مهم آناتولی هم به عنوان یک دریافتکننده و هم به عنوان یک منبع در جریان بین مناطق مختلف است. برآوردهای متفاوتی در مورد سهم ژنتیکی مهاجرت ترکزبانان آسیای میانه به منطقه آناتولی صورت گرفتهاست. بر اساس یکی از مطالعات بر روی کروموزم ایگرگ این سهم حدود ۱۰درصد و بر اساس یکی دیگر بر روی میتوکندری دیانای و کروموزوم ایگرگ حدود ۳۰ درصد است. هرچند احتمالاً شارش ژنی بین آناتولی و آسیای میانه چندین بار در دورههای پیش از تاریخ صورت گرفتهاست اما نامعلوم بودن شمار این جمعیتها و تعداد این دورهها مشکل بزرگی برای تعیین سهم ژنتیکی مهاجرت ترکان اوغوز در سده ۱۱ میلادی به آناتولی است. بر اساس برخی از مطالعات تعیین میزان هاپلوگروپهای مخصوص آسیا مانند C-RPS4Y و O۳-M۱۲۲ بهترین روش برای تعیین ابعاد این مهاجرت و سهم ژنی آن آن در جمعیت کنونی آناتولی است. این توالیهای ژنتیکی در یکی از مطالعات تنها در ۱٫۵ درصد اهالی ترکیه دیده شده در حالیکه در یکی از مطالعات بر روی ۱۳ قوم آسیای میانه ۱۸٪ و در مطالعه دیگری بر روی ۴۹ قوم آسیای میانه ۳۳٪ شیوع داشتهاند. به نظر میرسد افزایش قابل ملاحظه جمعیت آناتولی در عصر برنز که جمعیت آن را در دوران امپراتوری روم به ۱۲ میلیون نفر رسانده بود موجب کاهش تأثیر مهاجرت سلجوقیان و دیگر ترکزبانان آسیای میانه شده باشد.[۶]
بخشی از ترکتباران ترکیه از اقوام ترکان سلجوقی غز هستند؛ ترکان سلجوقی به رهبری طغرل بیگ پس از شکست غزنویان در سال ۴۲۹ هجری قمری شهر نیشابور را پایتخت خود قرار دادند، در سال ۴۳۳ شهر ری را مرکز حکومت خود کردند، سپس اصفهان را مقر اصلی حاکمیت خود قرار داده همدان را نیز پایتخت تابستانی خود کردند. سلجوقیان سپس به رهبری آلپارسلان در جنگ ملازگرد با رومانوس چهارم امپراتور بیزانس، آناتولی را به تصرف خود در آوردند و سرزمین آسیای صغیر تا قونیه جز امپراتوری سلجوقی گردید. ترکان سلجوقی که از آسیای میانه به فلات ایران وارد شده و شهرهای ایران را فتح کرده در شهر ری حاکمیت خودرا تثبیت کرده بودند در این مکانها و در آذربایجان ساکن شدند و با فراهم آوردن لشکریان زیاد از آذربایجان، آناتولی را فتح و در این منطقه مسقر شده پس از غلبه بر امپراتوری بیزانس (روم شرقی)، این منطقه را بر امپراتوری خود افزودند و از زمان حاکمیت فرزندان عثمان (نام یکی از حاکمان ترک آناتولی)امپراتوری عثمانی را در آنجا بنا نهادند.
نخستین قانون اساسی جمهوری ترکیه[۸] که در سال ۱۹۲۴ میلادی تهیه شدهاست دین رسمی ترکیه را اسلام تعیین نمودهاست. لیکن در اصلاحات قانون اساسی سال ۱۹۲۸ این ماده قانونی حذف و با تاکید بر جدایی دین از سیاست، ترکیه کشوری با دولت و حکومت سکولار (جدایی دین از سیاست) معرفی گردیدهاست. بنابر آخرین آمار موجود در ترکیه حدود ۹۸ درصد جمعیت این کشور را مسلمانان و ۲ درصد را مسیحیان و کلیمیان و پیروان دیگر ادیان تشکیل میدهند.(البته مطابق کتاب اطلس جامه گیتاشناسی،%۹۲/۵مسلمان(عمدتاً سنی)،۰/۲%بی دین و بقیه ۰/۵% هستند)[۹] مسلمانان ترکیه بیشتر پیرو مذهب تسنن میباشند که از میان آنها حنفیها بزرگترین گروه بهشمار میآیند که عمدتاً در مرکز و غرب ترکیه ساکن هستند. شافعیها با جمعیتی کمتر در مناطق شرقی ترکیه مستقراند و اکثراً کرد هستند. شمار پیروان مذاهب دیگر بسیار کم میباشد. روی هم رفته پیروان ادیان در ترکیه به دو قسمت اصلی تقسیم میشوند:
سرزمینی در غرب آسیا و جنوب شرق اروپا که از دو شبه جزیره آناتولی و تراس شرقی تشکیل شده است. ترکیه از سه طرف به دریا راه دارد و دو همسایه اروپایی و شش همسایه آسیایی آنرا احاطه کردهاند. دریاهای سیاه و مرمره، اژه و مدیترانه از طریق دو تنگه بسفر و داردانل به دریاهای آزاد مرتبط میشوند و از لحاظ جغرافیایی موقعیت مناسبی به این کشور میدهند. بزرگترین و مهمترین شهرآن استانبول میباشد. ترکیه با کشورهای ایران، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، عراق، سوریه، بلغارستان و یونان همسایه است.[۱۰]
مرزها
ترکیه شش همسایهٔ آسیایی و دو همسایهٔ اروپایی دارد. کشورهای هممرز ترکیه عبارتاند از: در خاور با ایران ۴۹۹ کیلومتر، جمهوری آذربایجان ۹ کیلومتر، ارمنستان ۲۶۸ کیلومتر، و گرجستان ۲۵۲ کیلومتر؛ در جنوب خاور با عراق ۳۵۲ کیلومتر و سوریه ۸۲۲ کیلومتر؛ در شمال باختر با یونان ۲۰۶ کیلومتر و بلغارستان ۲۴۰ کیلومتر.
درآمد سرانه استانهای ترکیه بر اساس آمار سال ۲۰۱۱ (به دلار): ۲۶ ۰۰۰ و بیشتر ۲۲ ۰۰۰ – ۲۶ ۰۰۰ ۱۸ ۰۰۰ – ۲۲ ۰۰۰ ۱۳ ۷۰۰ (متوسط ترکیه) – ۱۸ ۰۰۰ ۱۰ ۰۰۰– ۱۳ ۷۰۰ ۶ ۰۰۰ – ۱۰ ۰۰۰ ۲ ۰۰۰ – ۶ ۰۰۰ کمتر از۲ ۰۰۰
اقتصاد ترکیه ترکیبی از صنایع بومی و مدرن است که روز به روز بر دامنهاش افزوده میشود. تولیدات فراوان کشاورزی ترکیه درسال ۲۰۰۵ رتبه هفتم جهان را بدست آورد و در سال ۲۰۰۶ برای ۱۱٫۲٪ از مردم ترکیه اشتغال ایجاد کرد. بخش خصوصی اقتصاد ترکیه نیز قوی و به سرعت در حال رشد است و نقش مهمّی در بانکداری، حمل و نقل و ارتباطات دارد. در سالهای اخیر اقتصاد ترکیه رشد خوبی داشته و رشد ۸٫۹٪ و ۷٫۴٪ را در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ به دست آوردهاست.
کشور ترکیه ۸۱ استان دارد. مراکز همه استانها به جز سه استان با خود استان همنام هستند. سه استان نامبرده عبارتاند از: ختای (مرکز: انتاکیه)، کوجاالی (مرکز: ایزمیت)، سقاریه (مرکز: آداپازاری). هرکدام از استانهای ترکیه به چندین بخش تقسیم شدهاست.
طرح اصلی پرچم ترکیه مدرن عبارت است از ماه و ستاره سفید با زمینه سرخ رنگ. این طرح مربوط میشود به علائمی که امپراتوریهای و عثمانی به عنوان پرچم استفاده میکردند. جمهوری ترکیه این پرچم را به عنوان نشانه دولت نگاه داشت. از آن جا که سلاطین عثمانی در عین حال عنوان خلیفه مسلمین را داشتند، نزد اروپاییان طرح این پرچم به عنوان نماد اسلام شناخته شد.
اکنون شمار بسیاری از کشورهای اسلامی ماه و ستاره را به صور مختلف به پرچم خود افزودهاند. نشانه هلال احمر نیز از این تأثیر به کنار نبودهاست. صلیب سرخ جهانی در ۱۲۴۱ توسط هنری دونانت بازرگان سوئیسی تأسیس شد و چون نشانه دولت سویس و علامت دین مسیح را بر آن نهادند، هلال احمر به عنوان برابر اسلامی-سنی (و شیر و خورشید سرخ به عنوان برابر ایرانی) آن بعد از جنگ جهانی اوّل بر پا شد.
مقبره باستانی بداغ سلطان در جنوب شهر مهاباد در آذربایجان غربی بر روی تپهای واقع شده است. قبرستانی کهنه در این منطقه قرار گرفته که به واسطه قرار گرفتن آرامگاه بداغ سلطان در آن، قبرستان (بداغ سلطان) نامیده میشود و همچنین به گومبه زان (گنبدان) نیز مشهور است. آرامگاه بداق سلطان مکری یکی از سرداران شاه عباس صفوی است . بداق سلطان یابداغ سلطان فرزند شیرخان و از نوادگان صارم بیگ مکری است که نام وی در تاریخ اجتماعی منطقه همیشه به نیکی برده شده که به واسطه آثار ارزشمند تاریخی که از خود به جای گذاشته نام وی درخشندگی خاصی نسبت به اخلا ف خویش دارد. بداغ سلطان در زمان شاه سلیمان صفوی زندگی میکرده و بسیار مورد توجه و احترام او بوده و نزد مردم به علت خدماتی که به آنها و خاک مکری انجام داده محبوبیت زیادی داشته است. از سال 1063 تا 1111 هجری قمری بداغ سلطان حکمران منطقهی عمومی مهاباد با وسعت زیادی بوده و مسجد جامع (مسجد سرخ) یا مدرسه شاه سلیمان صفوی که شاهکار معماری منطقه است ازجمله آثار باقیمانده او است. محدوده حکمرانی وی از دامنه کوه (قندیل) مرز ایران و عراق تا مراغه در آذربایجان شرقی و از آنجا تا ارومیه گسترش یافته بود و در دامنهی کوه ییلاقی قندیل مرتع و چراگاه و اغنام و احشام ایلات و چادرنشینان به نام (یورت بداق) هنوز به زبان ترکی بر سر زبانها باقی است. کوخی کورته ک در سردشت نیز از آثار متعلق به او میباشد احداث کتابخانهای بزرگ و ارزشمند ی که وی در سال 1730 میلادی آن را تأسیس نموده از دیگر اقدامات ارزشمند وی میباشد ,وی کتابخانه را وقف دوستداران و شیفتگان علم و دانش کرد. پل سرخ و پل بداغ سلطان و بندهای لج و داره لکاز دیگر آثار منسوب به دوره وی میباشد آرامگاه بداغ سلطان از دو قسمت، یکی فضای ورودی و دیگری اتاق اصلی تشکیل شده، که قبر بداق سلطان در قسمت اصلی آن قرار دارد. بر روی هر کدام از دو قسمت مقبره، گنبدی ساده قرار دارد. آرامگاه بداق سلطان یکی از بناهای زیبا و ارزشمند تاریخی و معماری دوره صــفویهاسـت. در نزدیکی این بنا، ویرانهی بناهایی به چشم میخورد که از نظر معماری بسیار به آرامگاه بداغ سلطان شبیه میباشد و چنین به نظر میرسد که این بناها با آرامگاه بداغ سلطان در ارتباط بوده باشند. شاید این بناها را برای خدمت به شیفتگان و دوستداران و زوار بداغ سلطان وحفاظت از آرامگاه و ساخته باشند. مردم از نواحی دور و نزدیک در روزهای تعطیل و مخصوصاً چهار شنبهها به زیارت این مکان میشتابند و او را صاحب کرامت میدانند. بنای آرامگاه کنونی قبل از تصدی حکومت نامبرده و احتمالاً در دوره شیرخان بنا شده اما بافت کنونی در زمان حکومت وی تمام شده است و هم اکنون گورزیر گنبد و در حقیقت مقبره میانی متعلق به وی میباشد. زیر بنای این بنا ۱۳۵/۴۸۵ متر در ابعاد ۷/۹ * ۱۷/۱۵ است که با پی سنگی و گنبد آجری ساخته شده است اصل بنا به صورت شمالی ـ جنوبی احداث شده که طی مرور زمان و عدم مراقبت بر اثر جنگهای مکرر و ناامنیهای منطقه ای بخش اعظم آن فرو ریخته بود بعد از گذشت سیصدوپنجاه سال از عمر آن در اواخر فروردین 1380 شمسی برای اولین بار بازسازی شد. گنبد بداغ سلطان حدود شش متر ارتفاع دارد و با آجر قرمز ساخته شده است و به وسیله دری ابتدا به دهانه یا دهلیز گنبد و سپس به خود گنبد میتوان وارد شد. مصالح به کار رفته در این بنا ترکیبی از سنگ، آجر قرمز چهار گوش ملات ـ ماسه و آهک و بر اساس فرم معماری مقابر دوره صفوی است و از سه قسمت شمالی جنوبی و گنبد دوار مرکزی تشکیل شده است. جهت آن شمال ـ جنوب است که ورودی شمالی در سالهای بعد از احداث تخریب شده بود که با حفاری اولیه نمایان گشته است. این بنا مجموعا هفت جرز یا پایهی تزئینی در قسمت شرق و غرب با طاقنماهای تزئینی ورودی ایوان شمالی و جنوبی دارد. گنبد اصلی به فاصله ۱/۲۰ متر از ورودی اصلی در قسمت شمالی و تقریبا در مرکز بنا قرار گرفته است. قبرهای پیدا شده در کنار و اطراف بنا نشان دهنده یک دورهی مشابه میباشد. بداق سلطان در این مکان به خاک سپرده شده و احتمال میرود یکی از قبرها متعلق به شخص نیکوکار و خیّری باشد که مورد تقدیس اهالی بوده و شاید به همین مناسبت اکنون به صورت زیارتگاهی در آمده است. در نزدیکی این بنا قبر قدیمی دیگری وجود دارد که مردم به زیارت آن میآیند و مشخص نیست که این قبر کهنه آرامگاه چه کسی است. تکه سنگهای اصلی گور بداق سلطان که در مرکز گنبد قرار داشت و از سنگ مرمر مشابه با گرانیت بود پیدا شد و در گوشه ضلع جنوبی مقبره سنگ گور دیگری با این نوشته نمودار دیده شده است : (( هذا مرقد المرحوم المغفور عبدالله خان ابن المرحوم بوداق خان المکری سنه ۱۲۶۲)) نوشته این گور نشان میدهد که بقیه قبرهای خارج از گنبد نیزبه بستگان بداق سلطان تعلق دارد که این موضوع با نظامهای فئودالی دوره صفوی سازگار بوده است آقای پدرام ضمن خاکبرداری و نظارت بر بازسازی بنا تکه ای از لوح شکستهی بداغ سلطان را با ذکر تاریخ سال 1111 هجری قمری کشف کرده است. با توجه بـــه این سند میتوان گفت که بداغ سلطان در سال 1111 هجری قمری فوت کرده است. اکنون گنبد بداغ سلطان مکری مشتاقان و توریستان و جهانگردان زیادی را به خود جذب کرده است همچنین سازمان میراث فرهنگی اقداماتی مثل دیوارکشی محدودهی گورستان بداغ سلطان و نصب تابلوی راهنما به دو زبان فارسی و انگلیسی و نیز کفپوشی محدوده بنا را انجام داده است. این بنا در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است و یکی از چند آثار ارزشمند تاریخی شهر مهاباد میباشد
همه می دانند كه كریستف كلمب به قصد یافتن راهی جدید به سوی خاور دور ، به جای آن كه به طرف شرق حركت كند به سوی غرب بادبان كشید و به جای آن كه به خاور دور برسد، به دنیایی جدید یعنی آمریكا رسید. این اكتشاف حقیقتاً تصادفی و حتی از جهاتی پر فایده بود. در سرگذشت كلمب عناصر تصادفی متعددی وجود دارد كه به اندازه ی سفر مشهورش شناخته شده نیستند. كریستف كلمب در حدود 1446 در جنوا به دنیا آمد. در پاویا به تحصیل در ریاضیات و علوم طبیعی ، از جمله اخترشناسی دریایی پرداخت. طبق زندگینامه ای كه پسرش فرناندو نوشته است، كلمب برای نخستین بار در حدود 15 سالگی به دریا رفت و احتمالاً از انگلستان، ایرلند، ایسلند و نیز یونان، پرتغال و اسپانیا دیدن كرد. در پرتغال با دختر یكی از ناخدایانی كه در خدمت شاهزاده هِنـریِ دریانورد بود آشنا شد و با او ازدواج كرد. هنریِ دریانورد نخستین كسی بود كه در غرب اروپا و افریقا در اقیانوس اطلس به كاوش پرداخت. كلمب با مطالعه ی نقشه های پدرزنش و دریانوردان دیگر وسوسه شد تا با حركت به سوی غرب راه جدیدی برای دستیابی به ثروتهای خاور دور بیابد. به عقیده ی یكی از كاوشگران معاصر به نام تورهیردال، كلمب از نامه هایی كه كشیشان اسكاندیناوی ساكن گروئنلند ، چهار قرن پیش از آن به واتیكان نوشته بودند اطلاع داشت. ظاهراً در این نامه ها كشیشان از سرزمینهایی كه به هنگام سفر به سوی غرب دیده می شدند چیزهایی نوشته بودند. كلمب می دانست كه برای انجام سفر اكتشافی بلند پروازانه اش احتیاج به حمایت دستگاه سلطنت دارد. وی با پشتكار كوشید این حمایت را از پادشاهان حاكم در پرتغال، اسپانیا، فرانسه و انگلستان بگیرد. هنری هفتم، پادشاه انگلستان، تقاضاهای او را رد كرد، اما ایزابلا و فردیناند، ملكه و پادشاه اسپانیا، او را از خود نراندند. در نتیجه بخش عمده ای از دنیای جدید به اسپانیایی ها رسید، نه انگلیسی ها. عنصر تصادفی دیگری كه در كشف دنیای جدید به دست كلمب وجود داشت. ارزیابی نادرستی بود كه از ابعاد كره ی زمین كرد. گرچه او به درستی بر این باور بود كه زمین كروی است، اما اندازه ی آن را دست كم گرفت، و تصور كرد قاره ی آسیا بزرگتر و به اسپانیا نزدیكتر از آنی است كه واقعاً هست. او بر اساس بهترین كره ی جغرافیایی زمان خود اندازه ی زمین را تخمین زد. اما مارتین بهایم كه طراح این كره بود، از محیطی كه بطلمیوس برای زمین فرض كرد و 25% كمتر از مقدار واقعی بود استفاده كرد (كره ی بهایم هنوز هم موجود است و در حال حاضر در موزه ای در نورنبرگ آلمان نگهداری می شود). كلمب پس از حدود 5000 كیلومتر مسافرت، تصور كرد به نحوی از ژاپن رد شده است، و اگر چه ساحلی كه به آن رسیده بود در واقع هزاران كیلومتر در سمت غرب قرار داشت، اما گمان كرد ساحل هند شرقی در جنوب ژاپن است ( به همین دلیل بومیان سرخپوست آنجا را «هندی» نامید) به هرحال كلمب گرچه كاوشگر شجاعی بود، اما آن قدر ذكاوت نداشت كه اهمیت اكتشافش را دریابد. او در حالی از دنیا رفت كه تصور می كرد نواحی جدیدی از خاور دور را كشف كرده است، نه قاره ای جدید. به علاوه كلمب آن طور كه امیدوار بود از اكتشافش سود نبرد. گرچه حامیان اسپانیای اش او را موقتاً مورد تحسین و ستایش قرار دادند، اما وقتی هدف دستیابی او و حامیانش به ثروت های خیره كننده ی خاور دور به تحقق نپیوست، شهرتش دوام نیاورد و با دلسردی از دنیا رفت. او امیدوار بود راهی كوتاه به سوی خاور دور و ثروتهایش بیابد، اما نتوانست از آنچه واقعاً بدان دست یافته بود بهره ای ببرد.
- تولد: در تاریخ 24 اسفند سال 1258 هجری شمسی ,در شهر اولم آلمان Ulm.
- نام پدر: هرمان انیشتین (1226-1281 ه. ش/ وی 55 سال زیست).
- نام مادر: پائولین کخ (1237-1299ه.ش/ وی 63 سال زیست).
- مادر انشتین 11 سال از شوهرش هرمان جوانتر بود و آلبرت هنگامیکه پدرش 32 ساله و مادرش 21 ساله بود بدنیا آمد.
- هرمان یک مهندس برق بود که البته در کارهای اقتصادی زیاد وارد نبود.
- پائولین هم خانه دار بود و گهگاهی ویولن تدریس می کرد.
1259: در یک سالگی، انشتین به همراه خانواده مونیخ هجرت کرد.
1260: در دو سالگی، خواهرش ماجا (ماریا - مریم) بدنیا آمد. (او در سال 1330 هجری شمسی در سن 70 سالگی از دنیا رفت).
1267: به مدرسه ی لوئیت پولد مونیخ وارد شد. (در سن 9 سالگی).
1273: در حالی که انشتین 15 ساله دانش آموز کلاس ششم بود، خانواده اش به ایتالیا هجرت کردند و انشتین در مدرسه ی شبانه روزی لوئیت پولد ماند.
1274: انشتین 16 ساله، به خانواده اش در پاویا ملحق شد و سپس به مدرسه ی کانتونال در شهر آرا واقع در سوئیس رفت.
1275: تابعیت آلمانی اش را رسما انکار کرد. و تابعیت سوئیس را پذیرفت. در هفده سالگی از مدرسه ی شهر آرا دیپلم گرفت و سپس در مرکز صنعتی فدرال ETH در شهر زوریخ در رشته ی ریاضی و فیزیک ثبت نام کرد.
1279: پس از چهار سال در سن 21 سالگی از مرکز صنعتی فدرال ETH فارغ التحصیل شد و دیپلم گرفت.
1280: در سن 22 سالگی شهروند سوئیس شد.
1281: در سن 23 سالگی در مؤسسه ای که امتیاز ثبت اختراعات را ارائه می کرد در شهر برن، استخدام شد. در این سال پدرش در سن 54 سالگی درگذشت.
1282: در سن 24 سالگی با میلوا ماریک (1254-1323/ وی 69 سال زیست) - که 4 سال بزرگتر از انشتین بود- ازدواج کرد. در آن زمان میلوا دختری 28 ساله بود. آنها دو پسر داشتند. هانس آلبرت (1283-1352/ وی 69 سال زیست) که مهندسی مکانیک شاخه ی هیدرولوژی خواند و در کارش موفق بود. و ادوارد (1289-1344/ وی 55 سال زیست) و دچار بیماری شیزوفرنی علاج ناپذیری بود. آنها یک دختر هم داشتند بنام لیزرل (1281-نامعلوم؟) که قبل از ازدواج آنها از مادر و پدر دیگری بدنیا آمده بود و آنها او را به فرزند خواندگی قبول کردند. سرنوشت او نا معلوم است.
1284: در سن 26 سالگی، در مجله ی Annalen der Physik آلمان مقاله ی مربوط به کوانتومهای نور و اثر فوتوالکتریک، مقاله ی مربوط به حرکت براونی ذرات در نظریه ی اتمی ، مقاله ی نسبیت خاص، مقاله ی همسانی انرژی و جرم، مقاله ی نظریه ی کوانتومی برای مواد حالت جامد در رابطه با گرمای ویژه و مقاله ی اصول نسبیت عام که اذعان می کرد که گرانش همانند شتاب است، را بچاپ رساند.
1288: در سن 30 سالگی، در دانشگاه زوریخ دانشیار شد. کارهای بیشتری روی نظریه ی کوانتومی کرد.
1290: در سن 32 سالگی، در دانشگاه کارل - فردیناند در شهر پراگ استاد کامل شد. خمیدگی نور در نور ستاره ها را هنگام خورگرفت (خورشید گرفتگی) پیش بینی کرد. (هرچند که مقداری که پیش بینی کرد غلط بود).
1291: در سن 33 سالگی، در ETH (مرکز صنعتی فدرال/ یعنی همانجایی که چهار سال درس خوانده بود و دیپلم گرفته بود) استاد کامل شد.
1293: در سن 35 سالگی، در دانشگاه برلین استا کامل شد. میلوا و فرزندانش را ترک کرد. این هنگامی بود که جنگ جهانی اول شروع شد.
1294: در سن 36 سالگی، "بیانیه ای به اروپائیان" را با دیگران هم امضا شد که طبق آن خود را از نظامیگری آلمان جدا می دانست. مقاله ی معادلات نسبیت عام را بچاپ رساند.
1295: در سن 37 سالگی، کتابی در رابطه با نسبیت عام بچاپ رساند. رئیس انجمن فیزیک آلمان شد. تکانه ی کوانتاهای نور را محاسبه کرد که در سال 1296 مقاله ای با همین عنوان در رابطه با شبیه سازی گذار اتمی بچاپ رساند.
1296: در سن 38 سالگی، مدیر مرکز قیصر- ویلهلم آلمان شد، (مؤسسه ای که تحقیقات آلمان را حمایت می کند) مقاله ی معادلات کیهانشناسی با ثابت کیهانی را بچاپ رساند وانبساط جهان را از معادلات فوق استخراج کرد.
1297: هنگامی که 39 سال داشت، پایان جنگ جهانی اول و انقلاب در آلمان.
1298: در 40 سالگی، از میلوا طلاق گرفت و با الزا انشتین لووتنتال (دختر خاله اش) (1255-1315/ که 60 سال زیست) هنگامی که او 43 سال داشت، ازدواج کرد. الزا از شوهر سابقش دو دختر داشت. الیزه (1276-1313/ که37 سال زیست) و مارگوت (1278-1365/که 77 سال زیست). هنگام ازدواج مادر این دو دختر با انشتین، آنها به ترتیب 22 ساله و 20 ساله بودند. بنابر قانون این دو دختر فامیلی انشتین را پس از ازدواج اخذ کردند. در این سال خمیدگی نوری در یک خور گرفت (خورشیدگرفتگی) مشاهده شد.
1299: همزمان با 41 سالگی، اذهان عمومی، با تحریک ضد یهودها، به نظریه ی نسبیت عام و انشتین تاختند. در این سال مادرش در سن 63 سالگی در گذشت.
1300: در42 سالگی، اولین دیدارش از آمریکا.
1301: در 43 سالگی، کار بر روی نظریه ی میدانهای واحد. دیدار از کشورهای خاور دور. برنده ی جایزه ی نوبل در فیزیک "به پاس خدمات در فیزیک نظری و بویژه کشف قانونمندی اثر فوتو الکتریک".
1303: در 45 سالگی، افتتاح مرکز انشتین در برج انشتین در پوتزدام. چاپ مقاله ی نظریه ی بوز- انشتین (بوز فیزیکدان هندیست) در باب افت و خیزهای آماری.
1306: در سن 48 سالگی، آغاز بحث با نیلس بور (فیزیکدان اتریشی) در باب تفسیر نظریه ی کوانتومی، در پنجاهمین همایش سال وی.
1308: در سن 50 سالگی، مقاله ای برای اذهان عمومی در رابطه با وحدت نظریه ی میدان گرانشی و میدان الکترومغناطیسی بچاپ رساند.
1309: در سن 51 سالگی، دیدار گسترده ای از آمریکا بخصوص در مرکز صنعتی کالیفرنیا داشت.
1311: در سن 53 سالگی، بعنوان استاد کامل در مرکز تحقیقات مطالعات پیشرفته ی پرینستون انتخاب شد. با رعایت این مسأله که بعنوان استاد نیمه وقت در دانشگاه برلین هم باشد.
1312: در سن 54 سالگی، نازیها در آلمان بر سر قدرت آمدند. انشتین ابتدا به انگلستان رفت و سپس از آنجا به آمریکا رفته و مقیم آمریکا شد.
1313: دختر اول الزا بنام الیزه انشتین درگذشت. در این سال انشتین 55 ساله بود.
1314: در سن 56 سالگی، چاپ مقاله ای بزبان انگلیسی تحت عنوان: "آیا توصیف مکانیک کوانتومی از حقیقت واقعی می تواند کامل باشد؟" بهمراه ب. پوذولسکی و نیلس بور که بحث بی انتهایی را روی تفسیر کوانتوم بوجود آورد.
1315: در سن 57 سالگی، مرگ همسرش الزا.
1318: در سن 60 سالگی، وقوع جنگ جهانی دوم. انشتین نامه ای به ریاست جمهوری آمریکا، روزولت، نوشت از احتمال ساخت بمب اتمی او را آگاه کرد.
1319: در سن 61 سالگی، تابعیت آمریکا را پذیرفت ولی تابعیت سوئیس را از دست نداد.
1323: همسر اول انشتین، میلوا ماریک در 69 سالگی گذشت. در این زمان انشتین 65 ساله بود.
1324: در سن 66 سالگی، بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی. پایان جنگ جهانی دوم.
1325: در سن 67 سالگی، بعنوان سرگروه کمیته ی فوری دانشمندان اتمی خدمت کرد.
1327: در سن 69 سالگی، چاپ مقاله ی: "تعمیم نسبیت عام" بعنوان یک نمونه از تلاشها برای دست یابی به دیدگاه ریاضی جهان شمول برای نظریه ی میدانها.
1330: در سن 72 سالگی، خواهر انشتین در سن 70 سالگی در گذشت.
1331: در سن 73 سالگی، ریاست جمهوری به او پیشنهاد شد ولی او نپذیرفت.
1334: در 30 فروردین 1334 در سن 76 سالگی در بیمارستانی در شهر پرینستون بر اثر تصلب شرائین در گذشت
عجایب چهارگانه ترسناک ایران در ایران، مناطق عجیبی برای گردشگری وجود دارد که علاقهمندان میتوانند به آنها سفر و صحت مطالبی را که دربارهشان مطرح میشود، بررسی کنند. هدف همهی گردشگران از سفر، فقط تماشای مناظر دیدنی و خوشگذرانی نیست، بلکه برخی هم هستند که برای برطرف کردن احساس کنجکاوی، کسب دانش و … سفر و مقصد خود را انتخاب میکنند.مناطقی در ایران وجود دارد که افراد کنجکاو میتوانند برای کشف آنها سفر کنند.
باغی که از درختانش سنگ آویزان است! زیدی یک پژوهشگر حوزهی گردشگری باغی را معرفی کرد که با بقیهی باغها متفاوت است. او دربارهی این باغ توضیح داد: در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی سیرجان، باغی قرار دارد که به آن «باغ سنگی درویشخان» میگویند. این باغ از ۴۰ سال پیش که زمین زراعی شخصی به نام «درویشخان» دستخوش اصلاحات ارضی شد، حالت طبیعی خود را از دست داد، چون درویشخان به نشانهی اعتراض و در واقع بهخاطر رنجی که از این اتفاق کشیده بود، درختهای باغش را که دیگر خشک شده بودند، در جای دیگری کاشت و سنگهایی را از کوههای اطراف جمع کرد و بهعنوان میوهی درختانش از آنها آویزان کرد.
این کار باعث شد که مردم، پیرمرد را مجنون بدانند و کر و لال بودن پیرمرد نیز بر این شایعهها افزود و باعث شد که کنجکاوی و اشتیاق گردشگران برای کشف این ماجرا برانگیخته شود. او با بیان اینکه مشابه این باغ در کشور مکزیک نیز وجود دارد، افزود: باغی به نام «جزیرهی عروسکها» در مکزیک وجود دارد که توسط مردی به نام «دون ژولیان سانتانا» ساخته شده است. سانتانا مرد گوشهنشینی است که دنیا و خانودهاش را ترک کرد و ۵۰ سال از عمرش را صرف ساختن یک باغ وحشتناک کرد.
او بعضی از عروسکهای کهنه را از زبالهدانیهای شهر جمع میکرد و بعضی دیگر را از راه مبادلهی میوههای باغ با عروسک بهدست میآورد و بعد آنها را از درختها آویزان میکرد. بازدیدکنندگان هم از دیدن عروسکهای آویزان از درختها وحشت میکردند.
جنگلی که از آن صدای جیغ به گوش میرسد زیدی دربارهی جنگلی که از آن صدای جیغ به گوش میرسد نیز گفت: در جنوب شهر مشهد، یک جنگل کنار روستایی قرار دارد. مدتی است که هنگام شب در این منطقه، صدایی عجیب و وحشتآور از میان درختان آن به گوش میرسد که سابقه نداشته است. مردم محلی میگویند که بهمحض تاریک شدن هوا، صدایی شبیه صوت یا جیغ از میان درختان این منطقه به گوش میرسد. این منطقه در جادهای که از جنوب مشهد به سمت کوههای بینالود و مشخصا روستای دیدنی مغان و غار آن منتهی میشود، واقع شده است و به نام کوههای خلج شهرت دارد.
او ادامه داد: برخی ساکنان منطقه، این صداهای وحشتآور را از ملخهایی میدانند که به این منطقه هجوم آوردهاند و شبها به درختان پناه میبرند، برخی دیگر نیز عواملی ناشناخته را از جمله آبوهوا، دلیل بهوجود آمدن این صداها میداننند. این منطقه در درهای واقع شده که رودخانهای از آن میگذرد. این رودخانه هر سال در یک فصل خشک میشد، ولی از سال ۱۳۹۰، یعنی درست از سالی که این صداها از جنگل شنیده میشود، همچنان آب در آن جریان دارد و همین امر باعث جلب توجه مردم و به تبع آن، ترس آنها از این پدیدهی شگفتانگیز شده است. وحشتی که میتواند گردشگران کنجکاو را به سوی خود جلب کند.
آیا ایران «مثلث برمودا» دارد؟ زیدی با اعتقاد به اینکه «ریگ جن» شگفتانگیزترین، اسرارآمیزترین و ترسناکترین منطقه در ایران است، توضیح داد: این منطقهی کویری که پر از تپههای ماسهیی است، در جنوب سمنان قرار دارد. این منطقه در شرق دریاچهی نمک، شمال چوپانان و انارک و غرب جندق، یعنی در کویر مرکزی ایران واقع است و بهدلیل وسعت زیاد و نداشتن چشمه یا چاه آب، در گذشتههای دور، کاروانها از آنجا عبو نمیکردند و فقط در سالهای اخیر، گروههایی از محققان و سیاحان به این منطقه رفتهاند.
او اظهار کرد: «ریگ جن» با وسعتی حدود ۳۸۰۰ کیلومترمربع در حاشیهی شمالیاش به کوه گوگردی و در حاشیهی شرقیاش به جادهی دامغان میرسد. بهترین مسیر دستیابی به آن، بخش شمال شرقی «پارک ملی کویر» است، جادهی سنگفرش ملکآباد که البته داخل مرز پارک است و زیر نظر سازمان حفاظت محیط زیست اداره میشود. مسیر دیگر برای ورود به «ریگ جن» جندق است که در بخش شرقی پارک قرار دارد. چند سال پیش، علی پارسا – کویرشناس مقیم آمریکا – همراه میرانزاده – رییس وقت پارک ملی کویر – با هواپیما بر فراز «ریگ جن» پرواز کردند تا ثابت کنند این منطقه شباهتی با «مثلث برمودا» ندارد.
وی دربارهی نگاه محلیها به این منطقه، توضیح داد: محلیها، چوپانها و ساربانها معتقدند که اگر کسی پایش به «ریگ جن» برسد، ناپدید و توسط ارواح و موجودات ماورایی به قلب «ریگ جن» فرستاده میشود! یکی از کاوشگران میگوید که حتی شترهای اهالی کویر هم وقتی به این منطقه میرسند، میایستند و حرکت نمی کنند. «آلفونز گابریل» اتریشی و یک کاوشگر سوئدی قصد داشتند این منطقه را کشف کنند، اما هیچکدام نتوانستند از این بخش کویر عبور کنند و «گابریل» فقط با عبور کردن از عرض منطقه، بهناچار به سمت یزد برگشت و این وظیفه به کاوشگران کنجکاو ایرانی محول شد. در نهایت، علی پارسا همراه با گروهش توانست از طول این کویر عبور کند.
او گفت: این منطقه، پوشش گیاهی و جانوری ندارد و تا کنون گزارشی دربارهی حیواناتی که احتمال دارد در اینجا زندگی کنند، ارائه نشده است. شنزارهای گستردهی این منطقه و باتلاقهای آن، هر انسانی را به وحشت میاندازد. اگر کسی بدون تجهیزات لازم به این منطقه سفر کند، گرفتار گل و لجنهای بیابان میشود و به قولی، به کسانی میپیوندد که در این بیابان ناپدید شدهاند! وی افزود: تماشا و کاوش در این منطقه میتواند مورد علاقهی گردشگرانی باشد که هدفشان از سفر، چیزی بهجز تفریح است.
دیوارهایی که اجساد کودکان در آنها دفن بود هر سال، گردشگران زیادی به تماشای بقایای ارگ بم میروند، ولی میتوان فقط بهخاطر ابهت و شکوه ارگ بم، از این قدیمیترین سازهی خشتی دنیا دیدن نکرد؛ چندی پیش، خبر کشف جسد چند کودک در دیوارهای بلند ارگ بم، توجه کارشناسان خارجی را جلب کرد و گروهی از باستانشناسان ژاپنی تصمیم گرفتند همراه با تیم گزارشگران، راهی ویرانههای ارگ بم شوند و به تحقیق دربارهی موضوع مطرحشده بپردازند. ماجرا از این قرار بود که بهطور رسمی، نخستینبار یک باستانشناس (نرگس احمدی) در گزارشی اجمالی، به کشف اسکلت نوزادهایی در ارگ بم اشاره کرد (گزارشها و مقالات سالانه ی پروژهی نجاتبخشی میراث فرهنگی بم، س ۱، ش ۱، ۱۳۸۴). او از ماههای آغاز پس از زلزله، برای بررسی میزان تخریب به ارگ رفته بود.
در آن روزها، رسانهها با عناوینی مانند «گره معما در دست مومیاییها»، «ابهام درخصوص کشف جسد در ارگ بم»، «کشف مومیایی کودکان در لابهلای حصارهای ارگ بم» و … از این ماجرا صحبت کردند و خبرهایی، از سکوت مسوولان تا تکذیب خبر کشف اجساد تازهی نوزادان، منتشر شد. برای پرسوجو دربارهی این ماجرا، علاقهمندان میتوانند به دیدن ارگ بم بروند. این مناطق، ترس را در بازدیدکنندگان برمیانگیزند. وجود چنین جاذبههایی در کشورهای دیگر، ممکن است برای گردشگران علاقهمند به «گردشگری سیاه» جذاب باشد و برای دیدن آنها هزینه صرف کنند. در ایران نیز علاقهمندان به حوزهی «گردشگری سیاه» میتوانند به این مناطق بروند.
ما درعصری به سر میبریم كه هر روز بر گستره دانش به طور فزایندهای افزوده میشود. خوشبختانه با در اختیار داشتن زمینه وسیع فناوری اطلاعات كسب دانش آسانتر از پیش شده است و این بدان معناست كه انسان باید از ذهنی فعال و قوی برخوردار باشد. بنابراین چنانچه میخواهید قوای ذهنی خود را تقویت نمایید و از پیشرفتهای اطلاعات جا نمایند ۷ توصیه زیر را به كار بندید. ۱) به اندازه كافی ورزش كنید: تمرینات ورزشی علاوه بر جسم برای ذهن نیز مفید هستند. ورزش با رساندن مقادیر بیشتری اكسیژن به مغز،قدرت تمركز و شفافاندیشی را بیشتر و سریعتر میكند. هر چه ذهن خود را بیشتر فعال كنید، بیشتر تقویت میشود و احساس بهتری در شما پدید میآید. با ورزش كردن قدرت تمركزتان افزایش مییابد، سریعتر تصمیم گیری میكنید و زودتر و خلاقانهتر مشكلات را از پیش پای خود برمیدارید. ورزش همچنین به رشد سلولهای مغزی جدید كمك میكند. ۲) خواب كافی داشته باشید: تحقیقات انجام شده در دانشگاه كالیفرنیا حاكی از آن است كه اگر فرد ۲۱ ساعت نخوابد، توانایی او به اندازه یك فرد مست كاهش مییابد. خوابیدن موجب میشود مغز اطلاعات جدید را پردازش كند و با مرور مهارتهای جدید راه حلی برای مشكلات بیابد. در نتیجه خواب كافی برای تقویت قوای ذهنی عاملی ضروری است. میزان خواب كافی در افراد متفاوت است.اما معمولا ۶ تا ۸ ساعت خوابیدن كافی محسوب میشود. ۳) از مصرف زیاد كربوهیدارتها خودداری كنید: مصرف اضافی كربوهیدارتهای ساده مانند آرد عمل آورده شده و غذاهای حاوی قند موجب بالا رفتن قند خون میشود و این امر موجب كاهش توانایی ذهن و قدرت تمركز آن میگردد. مصرف كربوهیدارتهای مركب مانند حبوبات و سبزیجات بسیار بهتر از مصرف كربوهیدارتهای ساده است. زیرا كربوهیدارتهای مركب به طور پیوسته ا نرژی مورد نیاز مغز را تامین میكنند و قدرت آن را بهبود میبخشند. ۴) از روغنهای امگا ۳ بیشتر استفاده كنید: شواهد بسیاری در مورد فواید استفاده از روغنهای امگا۳ در رژیم غذایی در دست است. روغنهای امگا ۳ یا اسیدهای چرب امگا ۳ برای سلامت مغز ضروری هستند زیرا موجب روانی در غشای سلولهای مغز و ارتباط بهتر آنها با هم میشوند.علاوه بر این روغنهای امگا۳ قدرت یادگیری را افزایش میدهند. ۵) جدول حل كنید: میلیونها نفر در جهان طرفدار حل كردن جدول كلمات هستند. این كار گذشته از سرگرمكننده بودن با تقویت مهارت های تمركز، منطقپردازی و استدلال،مغز را در كل روز فعال و هشیارنگه میدارد. ۶) شكلات بخورید: یك خبرخوب برای دوستداران شكلات! تحقیقات نشان میدهند خوردن شكلات شیری عملكرد مغز را بهبود میبخشند زیرا موادی مانند تئوبرومین، فنیلیتلامین و كافئین موجب تحریك سلولهای مغزی و بهبود عملكرد آنها میشوند. در حقیقت، فنیلیتلامین را «داروی عشق» نامیدهاند زیرا ضربان نبض را در حد ضربان یك فرد عاشق بالا میبرد! ۷) قدرت تجسم و تخیل خود را تحت كنترل در آورید: تخیلات وتجسمات سازنده موجب میشوند فرد از انرژی ذهن خود در جهت تغییر و بهبود زندگیاش استفاده كند. از آنجا كه قوه تخیل انسان نیرویی بسیار قوی است، چنانچه آن را در جهت درست هدایت كنید میتوانید زندگی خود را بهبود بخشید. با استفاده از تخیلات و تجسمات سازنده میتوانید یادگیری خود را سریعتر كنید،حافظه و انگیزهتان را تقویت نمایید والبته قوای ذهنی خود را چند برابر كنید.
خبرگزاری تسنیم: چندین کارگر راهسازی در چین تعدادی تخم دایناسور کشف کردند.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، چین که به عنوان رکورددار تخم دایناسور در جهان شناخته شده، تعداد دیگری از تخمهای این جانوران ماقبل تاریخی را به کلکسیون خود اضافه کرد.
این کارگران راهسازی هنگام مرمت جادهای در یکی از شهرهای استان گوانگ دونگ 43 تخم فسیل شده دایناسور را از زیر زمین بیرون کشیدند. شهر هیوآن که به «خانه دایناسورها» شهرت دارد در سال 2004 میلادی به دلیل داشتن بیشترین تعداد تخم دایناسور در موزه، رکورد جهانی گینس را از آن خود کرد. یکی از مسوولان موزه هیوآن گفت: این اولین بار است که این فسیلها در منطقهای در مرکز شهر پیدا شده است. بنابراین گزارش 19 عدد از این تخمها به طور کامل دست نخورده بوده و بزرگترین آنها قطری برابر با 13 سانتیمتر داشته است. به گفته کارشناسان، بررسیها روی تخم دایناسورها در حال انجام است تا تعیین شود این تخمها به چه گونهای از دایناسورها تعلق دارد. از سال 1996 نزدیک به 17 هزار تخم دایناسور در شهر هیوآن کشف شده است.
پل گلدن گیت یک پل معلق در سانفرانسیسکو است که این شهر را به شمال ایالت کالیفرنیا وصل می کند. این پل بر روی تنگه گلدن گیت زده شده است. این پل در ۲۷ مه ۱۹۳۷ گشایش یافت و در فاصله بین سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۶۴ با طول ۴٬۲۰۰ پا (۱٬۳۰۰ متر) طولانیترین پل معلق دنیا به حساب میآمد.
پل گلدن گیت با هزینه ۳۵ میلیون دلار ظرف مدت ۴ سال در سانفرانسیسکو ساخته شد. این پل در ۲۷ می سال ۱۹۳۷ ساعت ۱۲ بعدازظهر به روی وسایل نقلیه باز شد. ارتفاع این پل از سطح آب ۲۲۰ پا (۶۷ متر) و وزن آن ۸۸۷۰۰۰ تن است. دو برجی که در طول این پل ساخته شدهاند ۷۴۶ پا (۲۲۷ متر) ارتفاع دارند.
در سال ۱۹۹۷، حدود ۴۱۳۸۱۰۰۰ وسیله نقلیه از روی این پل عبور کردند. ۳۰ نفر در هنگام ساخت این پل از روی آن سقوط کردند و به دلیل وزش بادهای شدید، کارگران در هنگام ساخت آن با مشکلات بسیاری مواجه شدند. ساکنین شهر سانفرانسیسکو این پل را نماد شهر خود به حساب میآورند.
پل گلدن گیت، ابتکار مهندس مشهور جوزف استراس بود که پیش از این طراحی ۴۰۰ پل متحرک را برعهده داشت. ایرونیگ مارو، مهندس معمار و مهندس چارلز آلتون الیس و لئون مویسیف از طراحان پل در اجرای این پروژه بزرگ مشارکت داشتند. ساخت این پل از ۵ ژانویه سال ۱۹۳۳ شروع شد و در آوریل ۱۹۳۷ به پایان رسید و در ۲۷ می همان سال برای تردد عابران پیاده آزاد شد. این پل تنها راه خروجی سانفرانسیسکو به سمت شمال است و از ۶ مسیر مخصوص تردد وسایل نقلیه و دو مسیر محل عبور عابران پیاده در هر دو طرف تشکیل شده است در اول سپتامبر سال ۲۰۰۲ عوارض تردد از روی این پل برای وسایل نقلیه موتوری از ۳ دلار به ۵ دلار افزایش یافت. دوچرخه، موتور و عابر پیاده از پرداخت عوارض معاف هستند.
محدودیت سرعت حرکت روی پل گلدن گیت در اول اکتبر سال ۱۹۸۳ از ۹۰ کیلومتر در ساعت به ۷۰ کیلومتر در ساعت کاهش یافت. رنگ این پل نارنجی متمایل به قرمز، معروف به نارنجی بینالمللی است. این رنگ برای هماهنگی این پل با محیط اطراف خود و جلوه بیشتر آن در مه و غبار (که از شرایط آب و هوایی ویژه آن منطقه است) انتخاب شده است.
این پل از نظر زیباییشناسی و معماری در نوع خود منحصربهفرد است. در ماه ژوئن سال ۲۰۰۱ انجمن مهندسان عمران آمریکا چند بنا را با نام «بناهای هزاره» معرفی کردند؛ این بناها عبارت بودند از کانال پاناما، ساختمان امپایر استیت و پل گلدن گیت.
در پل گلدن گیت بیش از هر جای دیگر جهان خودکشی صورت میگیرد. ارتفاع آن ۷۵ متر از سطح آب است. پس از یک سقوط ۴ ثانیهای پرنده با سرعت حدوداً ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت به آب میخورد. بیشتر پرندگان از اثر ناشی از آسیب تماس با آب میمیرند. اندکی شان که از اثر اولیه جان بدر میبرند عموماً خفه میشوند یا از سرمازدگی در آب سرد میمیرند.[۱] بیشتر پرشها برای خودکشی در سوی مقابل بِی رخ میدهد. سوی رو به اقیانوس به روی عابران بستهاست.[۲]
نمایی از پل گلدن گیت که از سمت مارین هدلندز در زمان طلوع آفتاب دیده میشود. بخش بزرگی از پل توسط مه غلیظ پوشانده شده است که از خصوصیات مکرر این بخش از کالیفرنیا
(به انگلیسی: The Empire State Building) یک بُرج ۱۰۲ طبقه تجاری است که در محله منهتن در شهر نیویورک در ایالات متحده آمریکا قرار دارد. ساختمان امپایر استیت در طول سالها به یکی از «نمادهای کلانشهر نیویورک» تبدیل شده است. برج امپایر استیت از سال ۱۹۳۱ تا سال ۱۹۷۲ و تا پیش از ساخته شدن مرکز تجارت جهانی، بلندترین آسمانخراش در جهان محسوب میشد.
عملیات ساختمانی امپایر استیت در ماه مارس ١٩٣۰ در زمینی که پیشتر هتل والدورف آستوریا در آن واقع بود آغاز شد و ۱۴ ماه بعد اتمام یافت. این ساختمان تا پیش از آنکه برجهای دوقلو در نیویورک ساخته شوند، بلندترین برج طبقاتی دنیا به شمار می رفت.در این ساختمان کارگران شبانه روزی کار می کردند تا رکورد سرعت ساخت ساختمان را بشکنند ؛ در بعضی از مواقع تعداد ۳۴۰۰ کارگر بطور شبانه روزی به کار مشغول بودند. امپایر استیت ۴۴٨ متر ارتفاع دارد که البته آخرین طبقه آن (صد و دومین طبقه) در ارتفاع ٣٩١ متری واقع شده است. بقیه ارتفاع این ساختمان به آنتن تلویزیونی بالای آن مربوط میشود. کل هزینه ساخت امپایر استیت به انضمام زمین آن در حدود ۴۱ میلیون دلار بوده است که از این میزان ٢۴ میلیون دلار هزینهای است که خرج سازه ساختمان شده است.
یک کارگر ساختمانی در حال بستن پیچهای اسکلت تیرآهنی برج امپایر استیت.
این ساختمان سال ١٩٣١ (اول ماه مه) توسط رئیس جمهور وقت آمریکا هربرت هوور افتتاح شد، به این صورت که رئیس جمهور با فشار دادن دکمه ای در واشنگتن چراغ های این ساختمان را در نیویورک روشن کرد.
امپایر استیت از این سال به بعد به مدت چهل سال بلندترین ساختمان طبقاتی جهان و نیویورک بود تا این که ساختمانهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی ساخته شدند. پس از ماجرای یازده سپتامبر امپایر استیت دوباره لقب بلندترین ساختمان نیویورک را به خود اختصاص داد.
امپایر استیت سال ١٩٨۶ از سوی دولت آمریکا به عنوان بخشی از میراث تاریخی و فرهنگی کشور شناخته شد و پلاک مخصوصی به همین خاطر دریافت کرد.[۱]
مه کسانی که اتومبیل های قدرتمند را دوست دارند تایید می کنند که نشستن پشت فرمان این اتومبیل ها چقدر آنها را هیجانزده می کند.به گزارش پارس ناز اگرچه لیست اتومبیل های موردعلاقه هر شخص با شخص دیگر متفاوت است، اما به طور کلی می توان اتومبیل های زیر را قدرتمندترین اتومبیل ها معرفی کرد.
فراری
فراری مدل GTB 599 اتومبیلی فوق العاده است که سرعت آن در 3.7 ثانیه از صفر به 62 مایل در ساعت می رسد و می تواند با سرعت 205 مایل در ساعت حرکت کند. ویژگی های دیگری چون طراحی فوق العاده این اتومبیل را به ترکیبی از زیبایی و هوش تبدیل کرده است.
لامبورگینی
لامبورگینی مورسیه لاگو 640LP با قدرت 640 اسب بخار و سرعت 211 مایل در ساعت در رتبه دوم این فهرست قرار می گیرد. این اتومبیل که سرعتش در 3.4 ثانیه به 62 مایل بر ساعت می رسد، تفاوت هایی با سایر مدل های لامبورگینی دارد و موتور، گیربکس، ترمزها و سیستم های تعلیق بهتری دارد. زیبایی این اتومبیل عمدتاً به قسمت جلو و سپرهای پشت آن مربوط است.
پاگانی زوندا
پاگانی زوندا CS F یک اتومبیل 650 اسب بخار است که با سرعت 214 مایل در ساعت حرکت کرده سرعت آن در 3.6 ثانیه به 62 مایل در ساعت می رسد. بدنه، شاسی و قسمت های داخلی این خودرو از فیبر کربن ساخته شده است. قسمت های داخلی پاگانی زوندا بسیار زیبا و ظریف طراحی شده اند. این اتومبیل که می تواند گران قیمت ترین اتومبیل در بازار کنونی محسوب شود مسلما مورد توجه همه دوستداران اتومبیل است.
مرسدس بنز
مرسدس بنز مک لارن SLR با طراحی و عملکرد منحصر به فرد خود موردتوجه همه کسانی است که اتومبیل ها را می شناسند و به آنها علاقه دارند. این خودرو با شاسی های فیبرکربنی و قدرت 650 اسب بخار، به راننده این احساس را می دهد که در زمین مسابقه قرار گرفته و می تواند با سرعت 337 کیلومتر در ساعت حرکت کند. چرخ های سبک و آلیاژی و دیسک های ترمز بزرگتر از دیگر ویژگی های این مرسدس بنز است.
آپولو GMG
اتومبیلی بسیار سریع و قدرتمند با طراحی خاص و منحصر به فرد و قدرت 650 اسب بخار، که سرعت آن در طول 3 ثانیه به 62 مایل در ساعت می رسد. این خودروی آلمانی با قابلیت حمل دو سرنشین و موتور 8V Audi می تواند سرعتی معادل 360 کیلومتر در ساعت داشته باشد.
سالین
در سال 2002، سالین 7S تنها اتومبیلی بود که می توانست به طور قانونی با قدرتی بیشتر از 500 اسب بخار خود تردد کند. این اتومبیل را سریع ترین اتومبیل آمریکایی می دانند. بدنه براق و فیبر کربنی، سیستم تعلیق جدید، و دو موتور شارژکننده توریبن از دیگر ویژگی های سالین 7S هستند.
کوئنیگزگ
کوئنیگزگ CCX اتومبیلی است با قدرت 806 اسب بخار که برتری هایی به مدل CC دارد. طراحی سپر جلو و سیستم خنک کننده آن، همچنین چراغ های مه شکن از طراحی جدیدی برخوردار هستند و چراغ های جلو نیز از نو طراحی شده اند. کوئنیگزگ CCX همچنین نسبت به مدل CC جادارتر است.
بوگاتی
بوگاتی ویرون از قدرت 987 اسب بخار برخوردار بوده قدرت آن در 2.5 ثانیه به 62 مایل در ساعت می رسد. این اتومبیل که معمولاً قدرتمندترین خودروی جهان در نظر گرفته می شود به دلیل پاره ای اشکالات چندین بار مورد تجدیدنظر قرار گرفته است.
بریستول فایتر T
خودرویی با قدرت 1012 اسب بخار و دو موتور شارژکننده توربین، گیربکس 6 دنده ونیروی گشتاور بالا که موردتوجه بسیاری از دوستداران اتومبیل های قدرتمند است.
SSC اولتیمت آرو TT
این اتومبیل ساخت آمریکا بوده و رقیبی برای بوگاتی ویرون به شمار می رود. قدرت آن حدود 1180 اسب بخار است و سرعت آن در 2.8 ثانیه به 62 مایل در ساعت میر سد.
درازای گرند کنیون ۲۷۷ مایل (۴۴۶ کیلومتر) و پهنای آن تا ۱۸ مایل (۲۹ کیلومتر) میرسد و عمق آن یک مایل (۶٬۰۰۰ فوت/۱٬۸۰۰ متر) است[۱] این دره احتمالاً در دو میلیارد سال پیش و با فرسایش سنگها توسط رود کلرادو به وجود آمدهاست.[۲] البته درباره مسائل زمینشناسی به وجود آمدن گرند کنیون بحثهایی وجود دارد.
پیش از مهاجرت اروپاییان این دره محل زندگی بومیان آمریکایی بودهاست آنها محلهای زندگی در دره و خیلی از غارها ساخته بودند و حتی مردم پوئبلو این دره را یک ناحیه مقدس میشمردند.[۳] نخستین اروپایی که به دره گرند کنیون رسید فردی اسپانیایی به نامگارسیا لوپز دکاردناس است که در سال ۱۵۴۰ به این دره رسید[۴] هماینک هنوز در حدود ۵۰۰ سرخپوست در گرند کنیون زندگی میکنند.
گرند کنیون از جاذبههای بزرگ گردشگری در آمریکا است به ویژه چشماندازهای کناره جنوبی آن اما مکانهای بسیار آرامی نیز در محدوده گردشی آن یافت میشود.
پیادهروی تا کف دره به خاطر ژرفای زیاد و گرمای هوا نیاز به سطح بالایی از قدرت بدنی دارد. هر چه فرد به بخشهای پایینتر دره نزدیک میشود گرمای هوا هم افزایش مییابد.
ماچو پیچو با دیوارهای سنگی جلا دادهشده مطابق با معماری کلاسیک اینکاها ساخته شدهاست. اولین بنای این مجموعه اینتیهوآتانا (به اسپانیایی: Intihuatana)، معبد خورشید که اتاقی با ۳ پنجره و در منطقهای از ماچو پیچو که باستانشناسان آن را منطقهٔ مقدس مینامند، میباشد. در سال ۲۰۰۳ میلادی تعداد توریستهای این شهر باستانی ۴۰۰٬۰۰۰ نفر بودهاست. در سپتامبر ۲۰۰۷ میلادی، پرو و دانشگاه ییل به توافقی مبنی بر استرداد صنایع دستی برداشتهشده از ماچو پیچو در اوایل قرن بیستم میلادی توسط هیرام بینگهام دست یافتند.
اینتیهوآتانا (به انگلیسی:Intihuatanais)، تصور میشود یک ساعت نجومی است که توسط اینکاها طراحی و ساخته شدهاست.
منظرهای از شهر ماچو پیچو در سال ۱۹۱2 میلادی
ماچو پیچو در حدود سال ۱۴۵۰ میلادی در ارتفاعات امپراتوری اینکاها ساخته شدهاست. این شهر در حدود ۱۰۰ سال بعد در پی پیروزی امپراتوری اسپانیا متروک شد.
این دژ در ۵۰ مایلی کوسکو، پایتخت اینکاها قرار دارد و به همین دلیل هرگز مانند سایر شهرهای اینکاها پیدا و ویران نشدهاست. در طول قرنها، جنگلهای اطراف این مجموعه رشد کرده و آن را پوشانده است و به همین دلیل از نظرها پنهان ماندهاست و تنها عدهٔ معدودی از وجود آن اطلاع داشتهاند. در بیست و چهارم ژوئیهٔ سال ۱۹۱۱ میلادی، ماچو پیچو بهوسیلهٔ هیرام بینگهام، تاریخشناس آمریکایی در یک سخنرانی در دانشگاه ییل به دنیای غرب معرفی شد. او بهوسیلهٔ راهنمایی محلیانی که گهگاه به سایت مراجعه میکردند به آنجا هدایت شد. بینگهام مطالعات باستانشناسی را انجام داد و تحقیقاتش را دربارهٔ آن محل کامل کرد و آن را «شهر گمشدهٔ اینکاها» که نام اولین کتابش نیز بود، نامید. او هرگز اعتباری برای کسانی که او را به آن محل راهنمایی کردنند قائل نشد و آن را یک شایعهٔ محلی نامید.
بینگهام در حال جستجو برای یافتن شهر ویکتوس، آخرین پناهگاه و موضع ایستادگی اینکاها در دوران تسلط اسپانیا بر پرو بود. در سال ۱۹۱۱ میلادی، بعد از سالها کاوش و سفر در حوالی منطقه، او توسط کواِنچوآنز (به اسپانیایی: Quechuans) که در ماچو پیچو و در زیرساختهای اصلی شهر زندگی میکرد به دژ هدایت شد. او چندین سفر دیگر انجام داد و حفاریهایی را نیز در سایت در حوالی سال۱۹۱۵ میلادی هدایت کرد. او کتابها و مقالاتی دربارهٔ کشف ماچو پیچو نوشت.
سیمون ویسبارد، کاوشگر قدیمی کوسکو، مدعی میباشد که انریک پالما، گابینو سانچز و آگوستین لیزاراگا که اسمامیشان بر روی یکی از صخرهها در آنجا در تاریخ ۱۴ ژوئیه سال ۱۹۰۱ میلادی حک شدهاست قبل از بینگهام آنجا را کشف کردهبودند. همچنین، در سال ۱۹۰۴ میلادی یک مهندس به نام فرانکلین ظاهراً اشارهای به خرابهها از فاصلهٔ دور داشتهاست. بنا بر ادعای خانوادهٔ پِین، او به توماس پین، مبلغ مذهبی که در آن مکان زندگی میکرده است، دربارهٔ این محل گفته است. در سال ۱۹۰۶ میلادی، پین و مبلغی دیگر به نام استوارت ای مک نارین (۱۸۶۷ تا ۱۹۶۵ میلادی) ظاهراً به محل خرابهها صعود کردهاند.
در سال ۱۹۱۳، این مکان بعد از اینکه انجمن جغرافیای ملی (به انگلیسی: National Geographic Society) بحثهای ماه آوریل را بطور کامل به آن اختصاص داد شهرت بسیاری پیدا کرد. در سال ۱۹۸۱ میلادی منطقهای به وسعت ۳۲۵٫۹۲ کیلومتر مربع که ماچو پیچو را احاطه کردهبود جزء میراث تاریخی پرو به ثبت رسید. این منطقه تنها به این خرابهها محدود نمیشد بلکه شامل مناظر طبیعی منطقهای نیز میشود.
ماچو پیچو بهعنوان میراث جهانی یونسکو در سال ۱۹۸۳ میلادی به ثبت رسید. و این منطقه «یک شاهکار خالص معماری و نشانهای منحصربهفرد از تمدن اینکاها» نامیده شد. این اثر هم اکنون به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته میشود.
ماچو پیچو در ۷۰ کیلومتری شمال غربی کوسکو، در بالاترین نقطهٔ کوه ماچو پیچو، ۲٬۳۵۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شدهاست. این اثر از مهمترین آثار باستانشناسی در آمریکای جنوبی و پربینندهترین جاذبهٔ توریستی کشور پرو میباشد.
از سمت بالا، در صخرهٔ ماچو پیچو، یک صفحهٔ سنگی عمودی ۶۰۰ متری قرار دارد که در انتها به رودخانهٔ اوروباما میرسد. مکان این شهر جزء اسرار نظامی بودهاست.
ماچو پیچو که جزء میراث ثبت شدهٔ یونسکو میباشد بهعنوان پر بازدیدترین مکان توریستی کشور پرو و مهمترین منبع درآمد، بطور پیوسته در معرض خطرهای اقتصادی و تجاری قراردارد. در اواخر ۱۹۹۰ میلادی، دولت پرو اجازهٔ ساخت ماشین کابلی و یک هتل لوکس همراه با رستوران و مجموعهٔ توریستی را در خرابههای سایت صادرکرد. این تصمیم با مخالفت دانشمندان و عموم مردم پرو روبرو شد. آنها معتقد بودند که تعداد زیاد توریست در سایت امکان اعمال خطر را بر آن افزایش میدهد.
توریستهای ماچو پیچو همه ساله در حال افزایش میباشد و در سال ۲۰۰۳ میلادی معادل ۴۰۰٬۰۰۰ نفر بودهاست.[۱] به این منظور، اعتراضهای شدیدی برای ساختن پل جدید در این سایت صورت گرفته است و یونسکو این سایت را در لیست آثار در معرض خطر قرار دادهاست.
در هنگام استفاده از این سایت صدماتی به آن وارد شدهاست. در سپتامبر سال ۲۰۰۰ میلادی، ساعت آفتابی اینتیهوآتانا به علت سقوط یک جرثقیل ۴۵۰ کیلوگرمی به شدت صدمه دید. این جرثقیل توسط یک شرکت تبلیغاتی که آگهی برای یک مدل آبجو میساخت استفاده میشد.
دیوارهٔ بزرگ مرجانی (به انگلیسی: Great Barrier Reef) به مجموعه عظیمی از صخرههای مرجانی گفته میشود که در شرق کشور استرالیا و در اقیانوس آرام قرار گرفتهاند. «دیواره بزرگ مرجانی» بزرگترین مجموعه صخرههای مرجانی در دنیا به شمار میآید.
این مجموعه بزرگ، شامل بیش از سه هزار صخره و نهصد جزیره مختلف است که به صورت نواری در در دریای کورال در شرق ایالت کوئینزلند کشیده شدهاند و در مجموع بیش از سیصد هزار کیلومتر گستردگی و ۲۶۰۰ کیلومتر طول دارند[۱].
بیشتر مساحت این مجموعه در قالب یک پارک ملّی دریایی از سوی دولت استرالیا حفاظت شدهاست. «دیواره بزرگ مرجانی» ازجاذبههای گردشگری استرالیاست و یکی از نمادهای کوئینزلند به شمار میآید. شهرهای تانزویل، کَنز و مِکای از شهرهایی هستتند که برای دیدن صخرههای مرجانی مورد استفاده گردشگران قرار میگیرند. این مجموعه در سال ۱۹۸۱ در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاست [۲].
در سال ۲۰۱۲ اعلام شد که تعداد مرجانهای دیواره بزرگ مرجانی بزرگ طی ۲۷ سال به نصف کاهش یافتهاست. به گفته دانشمندان، دلیل کاهش تعداد این صخرههای دریایی، توفانهای بسیار و افزایش جمعیت ستارههای دریایی است که غذای این مرجانها را میمکد. ولی پژوهشگران معتقدند، اگر بتوان ستارههای دریایی را تحت کنترل درآورد این دیواره مرجانی مرمت خواهد شد.[۳]
شَفَق قُطبی (به انگلیسی: Aurora) یکی از پدیدههای جوی کرهٔ زمین است. شفق قطبی پدیدهٔ ظهور نورهای رنگین و متحرک در آسمان شب است و معمولاً در عرضهای نزدیک به دو قطب زمین که براثر برخورد ذرات باردارِ بادِ خورشیدی و یونیده شدن مولکولهای موجود در یونسپهر (یونوسفر) زمین به وجود میآید.
شفقهای قطبی نورهای زیبایی هستند که به طور طبیعی در آسمان دیده میشوند. که معمولاً در شب و در عرضهای جغرافیایی قطبی به چشم میخورند. آنها در یونوسفر تشکیل میشوند و در سپیدهدم قطبی قابل مشاهده هستند. در عرض جغرافیایی قطب شمال به آنها شفقهای شمالی نیز گفته میشود که این نام بر گرفته از نام ایزدگونه رومی سپیدهدم و نام یونانی باد شمالی است که در سال ۱۶۲۱ توسط پیر گاسندی روی این پدیده طبیعی گذاشته شد. به شفقهای قطبی، نور قطب شمال هم گفته میشود زیرا آنها غالباً در نیم کرهٔ شمالی رویت میشوند و هر چقدر به قطب شمال نزدیک میشوید با توجه به مجاورت با قطب مغناطیسی شمالی زمین احتمال بیشتری میرود که بتوانید آنها را ببینید به طور مثال در شهرهای شمالی کانادا که بسیار نزدیک به قطب هستند امکان رویت آنها بسیار زیاد است.
شفقهای قطبی در نزدیکی قطب مغناطیسی شمالی ممکن است خیلی بالا باشد ولی در افق شمالی به صورت سبز بر افروخته و در صورت طلوع خورشید به صورت قرمز کمرنگ دیده میشود. شفقهای قطبی معمولاً از سپتامبر تا اکتبر و از مارس تا آوریل اتفاق میافتند. بعضی از قبایل کانادایی به این پدیده رقص ارواح میگویند.
در قطب جنوب نیز این اتفاق میافتد ولی فقط در جنوبیترین عرض جغرافیایی قابل رویت است. و گاهی اوقات در آمریکای جنوبی و استرالیا (استرالیا در زبان لاتین به معنی جنوب است).
بنجامین فرانکلین اولین کسی بود که به شفقهای قطبی توجه نشان داد. در تئوری او علت وقوع شفقهای قطبی این انتقال نور در مرکز بار الکتریکی در سرزمینهای قطبی توسط برف و رطوبت شدت میگیرد، بود.
دانشمندان به منظور اندازه گیری ارتفاع شفق قطبی از دو نقطه به فاصله چند ده کیلومتر از یکدیگر از آن عکس گرفتند. به کمک چنین عکسهایی میتوان ارتفاع شفقهای قطبی را محاسبه کرد. شفقهای قطبی در بلندای ۳۰۰ تا ۷۰۰ کیلومتری بالای زمین (بیشتر اوقات در بلندی ۱۰۰ کیلومتر) پدیدار میشوند. شفقهای قطبی تابانی گازهای رقیق موجود در هوای زمین هستند، که تا اندازهای به تابانی در لامپهای تخلیه گاز همانند میباشند. شفقهای قطبی یکی از طبیعیترین و زیباترین پدیدههای جو زمین است. پدیده مزبور عبارت از ذرات بارداری هستند که از خورشید به سوی لایههای زیرین جو زمین سرازیر میشوند و روشنیهایی را که کلاً شفقهای قطبی نام دارند پدید میآورند. شفق قطبی یا نورهای قطبی، به بهترین صورت از حدود عرض جغرافیایی دایرهٔ اقیانوس منجمد شمالی (یا منجمد جنوبی) دیده میشود. نورهای قطبی درست همانند تابشهای رنگی در آسمان هستند. نورهای قطبی در اثر الکترونهایی که در طول خطوط نیروی میدان مغناطیسی زمین حلقه میزنند، به وجود میآیند. این حلقههای الکترونی وارد جو زمین میشوند و باعث میگردند که گازهای رقیقی که در ارتفاعات بالای جو قرار دارند، همانند نور لامپ فلوئورسنت بدرخشند. این الکترونها عمدتاً از خورشید میرسند و تعداد آنها بستگی به فعالیت خود خورشید دارد. وقتی که سطح خورشید خیلی فعال باشد، ما نورهای قطبی بیشتری را مشاهده میکنیم تا زمانی که خورشید آرامتر است. نور قطبی میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد. بعضی وقتها شبیه به پردهٔ آویزان، یا نورهای متحرک و یا پرتوهای نور است. رنگ آن نیز تغییر میکند ولی بیشتر مواقع دارای سایهٔ سبز یا صورتی است. شفقها مانند پردههایی عظیم به طول صدها کیلومتر از نورهای رنگی هستند در موارد نادر شفق قطبی ممکن است سراسر آسمان مرئی، از افق تا سمت الراس را بپوشاند
شفقهای قطبی معمولاً باید فقط در قطبها اتفاق بیافتند. ولی به ندرت در عرضهای جغرافیایی میانی نیز دیده میشوند وقتی که طوفانهای مغناطیسی اتفاق میافتند. طوفانهای مغناطیسی در دورهٔ تناوب ۱۱ سالهٔ خورشیدی یا ۳ سال بعد از این دورهٔ تناوب اتفاق میافتند. در این دورهٔ تناوب ۱۱ ساله که همکنون نیز ما در آن هستیم میزان فعالیتهای خورشیدی بالا رفته و با رصد خورشید میتوان میزان بالای این فعالیتها را دید. انرژی حاصل نیز از طریق بادهای خورشیدی تامین میشود.
بیرکلند (B. Birkeland) دانشمند نروژی با مقایسه نتایج اخیر این فرضیه را مطرح کرد که لکههای خورشیدی ناحیههایی هستند که آنها باریکههای ذرات باردار (الکترونها) به داخل فضای اطراف گسیل میشوند. این ذرات با رسیدن به لایههای بالای جو زمین ، از طریق برخوردهای الکترون در این لایهها ، مشابه تخلیه گاز در لوله ، گازها را به تابانی وا میدارند. این الکترونها همچنین روی میدان مغناطیسی زمین و شرایط انفجار امواج رادیویی مجاور زمین اثر میگذارند.
اگر نظریه بیرکلند درست باشد، چرا شفقهای قطبی در عرضهای بالا ، یعنی در نواحی نزدیک به قطبها مشاهده میشوند؟ در صورتی که میدانیم پرتوهای خورشید تمام سطح زمین را روشن میکنند. پاسخ این پرسش را استرمر (Stermer) ، دانشمند نروژی دیگر پیدا کرد. ذرات باردار گسیل شده از خورشید به جو زمین میرسند و به درون میدان مغناطیسی آن نفوذ میکنند. در آنجا نیروی لورنتس بر آنها اثر میکند و آنها را از مسیر اولیه خود منحرف میسازد. استرمر محاسبات ریاضی پیچیدهای انجام داد و مسیر این الکترونها را در میدان مغناطیسی زمین حساب کرد. او نشان داد که ذرات باردار منحرف شده توسط میدان مغناطیسی زمین ، به یقین فقط به نواحی قطبی کره زمین وارد میشوند.
این نظریه که در انحراف ذرات باردار در میدان مغناطیسی زمین نیروی لورنتس را به حساب میآورند، با شمار زیادی از نتایج آزمایشگاهی به خوبی همخوانی دارد و در حال حاضر پذیرش همگانی یافته است. هر چند به تازگی برای توضیح کمی تمامی این دیدگاه دشواریهایی بروز کرده است.[۱]
در مشتری و زحل قطبهای مغناطیسی قوی تری وجود دارد و هر دو آنها کمربند تشعشع بزرگی دارند. و شفقهای قطبی به وضوح توسط تلسکوپ هابل در آنها دیده شده. در اورانوس و نپتون نیز شفق قطبی وجود دارد.
شفقهای قطبی در مکانی مانند زمین توسط بادهای خورشیدی ایجاد میشود ولی در مشتری اقمار آن به خصوص قمر lo علت وجود این پدیده هستند.
این پدیده همچنین در مریخ و زهره نیز دیده میشود زیرا زهره دارای مغناطیس درونی نیست. شفق قطبی در زهره گاهی اوقات تمام سیاره را نیز میپوشاند. این پدیده در زهره توسط بادهای خورشیدی تولید میشود. همچنین در ۱۴ آگوست ۲۰۰۴ در مریخ نیز این پدیده توسط SPICAM به ثبت رسیدهاست.
۲۵۰۰ قبل از میلاد : مردمان دوران باستان، نخستین مقبرههای سنگی و پشتههای مخصوص دفن اجساد را در غرب اروپا ساختند.
۳۱۰۰ قبل از میلاد : اولین مرحله از استون هنج (استون هنج)شامل خندق حلقهای با یک کناره در داخل، ساخته شد. یک حلقه از ۵۶ سوراخ(امروزه آنها را سوراخهای اوبری می نامند)در درون ساحل (کناره)ایجاد شد. سنگ هیل در شمال شرقی استون هنج بر پا شد.
۲۵۰۰ قبل از میلاد: محل دفن در نیوگرنج در ایرلند ساخته شد.
۲۱۰۰ قبل از میلاد: مرحله دوم استون هنج (استون هنج)ساخته شد. ساختار اولیه توسط یک سلسله سنگهای آبی دایره شکل مشخص میگردد.
۱۸۰۰ - ۲۰۰۰ قبل از میلاد: سنگهای ایستاده و ردیف شده در یک خط در فرانسه و جزیره کرس ظاهر میشوند.
۲۰۰۰ قبل از میلاد: کار ساخت مرحله سوم (استون هنج)آغاز میگردد.
۱۹۰۰ قبل از میلاد: سنگهای سارسین بزرگ در استون هنج بر افراشته میشوند.
۱۵۰۰ قبل از میلاد: سنگهای آبی در استون هنج کار گذاشته میشوند. آخرین مرحله استون هنج به پایان میرسد.
بیشتر بناهای بزرگ برای دنیای امروزی یک معما میباشند. دانشمندان و باستان شناسان در سراسر اعصار سعی در یافتن اسرار ساخت این بناها کردهاند. برای آنها یک کار بسیار مشکل بود که بتوانند این سنگهای بزرگ را طوری در کنار هم قرار دهند که دارای یک شکوه عظیم شود. این بناها میتوانستند به عنوان محل سکونت، معابد، مقابر و یا حتی تقویمهای بزرگ در فضای باز مورد استفاده قرار گیرند. مردم میتوانستند با دنبال کردن حرکت اجرام آسمانی، درباره فصلهای سال چیزهایی یاد بگیرند. مردم دانشمند اولیه به مقدار زیادی برای درو کردن محصولات و غذای خود به فصول سال متکی بودند. آنها فصلها را بهوسیله مراسم و تشریفات مذهبی جشن میگرفتند. احتمال اینکه این مناطق و نواحی حکم مقدس برای مردم داشتهاست، بسیار زیاد میباشد.چه کسی میداند که استون هنج دقیقاً چگونه ساخته شدهاست? سنگهایی بزرگی، که تا ۵۰ تن وزن داشتند روی غلطکها به وسیله گروهی از مردان، کشیده شده وبه محل آورده میشدند. وقتی سنگها به محل میرسیدند، با استفاده از طناب و در صورت لزوم با ایجاد سراشیبی خاکی، آنها را در حالت ایستاده قرار میدادند.
بسیاری از متخصصان بر این باورند که این حلقه بزرگ سنگی در استون هنج برای نظارت و همچنین به عنوان معبدی برای ستایش کردن به کار میرفتهاست. آنها به خاطر وضعیت قرار گرفتن سنگ بزرگ به نام «سنگ هیل» (سنگ پاشنه) که ۶ متر ۲۰ پاارتفاع دارد و ۳۵ تن وزن آن است، بر این باور هستند. هنگامی که در زمان تغییر تابستان ۲۲ ژوئن، طولانیترین روز سال، خورشید طلوع میکند، به سنگ هیل میتابد و یک سایه بلند بوجود میآید که تدریجاً از مرکز بنا عبور میکند. این امر ثابت میکند که استون هنج بر اساس دستورهای نجومی ساخته شدهاست و اهداف مذهبی داشتهاست.
در سال ۱۹۶۰، منجم آمریکایی جرالد هاوکینگ چنین نظر داد که استون هنج، یک رصدخانه و تقویم پیچیدهای بوده است. تفاسیر نجومی استون هنج با وجود بی دقتیهایی که دارد هنوز هم محبوب ماندهاست. بسیاری از محققین حدس میزنند افرادی که استون هنج و جاهای دیگر را ساختهاند دانستههای ریاضی را که برای پیش گویی بسیاری از وقایعی که در نظریه جرالد هاوکینگ موجود است بدست آورده بودند.[۳]
قصه گویان میگفتند مارلین جادوگر سنگها را در زمان شاهآرتور افسانهای قرن پنجم میلادی از ایرلند به استون آوردهاست. امروزه متخصصان پی بردهاند که قدمت استون هنج بسیار بیشتر از تاریخ فوق است. این بنا در سه مرحله ساخته شدهاست که تقریباً آغاز بنای آن از سال ۳۱۰۰ قبل از میلاد بودهاست. این مسئله ثابت میکند که استون هنج از اهرام مصرهم قدیمی تر است.
اولین مرحله شامل هنج، یک کانال گرد با یک ساحل خاکی در درون آن بود. تقریباً یک هزار سال پیش، در طول مرحله دوم، کارگران دو حلقه متحد المرکز از سنگها را در مرکز بنای اصلی بلند کردند. احتمالاً برای آن از ۸۰ قطعه سنگ آتشفشانی باریک، به نام سنگ آبی استفاده نمودند. آنها بیشتر از کریستالهای سنگ چخماق تشکیل میشدند و به نظر میرسد آنها را از معادن کوههای پرسلی در دایفد، و از به آنجا آورده باشند. فاصله این منطقه تا استون هنج ۲۱۷ کیلومتر ۱۳۵ مایل است. احتمالاً یک تیم از کارگران سنگهای ۵/۴ تنی را بهوسیله قایق در بیشتر طول راه حمل کردهاند. احتمالاً سپس آن سنگها را به ساحل کشیدهاند.
سومین مرحله از ساخت این بنا در سال ۲۰۰۰ قبل از میلاد شروع شد. سنگهای آبی با ۸۰ قطعه سنگهای سیاه بزرگ مرکزی به نام «سارسین» تعویض شدند. اینها همان سنگهای معروف هستند که امروزه هم دیده میشوند. این سنگها از ناحیه اطراف مارل بورو داون به آنجا آورده شدند، اما حمل آنها هم حتی مشکلتر از سنگهای آبی بود. وزن آنها تا ۵۶ تن میرسید و هر کدام را باید بهوسیله گروهی از مردان روی زمین میکشیدند. بیشتر سنگهای سارسین به شکل یک حلقه در کنار هم چیده شدند. پنج «تریلیتون» نیز در داخل حلقه قرار گرفتند که از ۲ سنگ ایستاده که روی آنها یک سنگ افقی قرار میگرفت، تشکیل میشدند. امروزه فقط ۳ تریلیتون باقیماندهاست.
حرکت دادن سنگهای عظیمالجثه به محل استقرارشان، یک کار بسیار عظیم بود. یک مطالعه نشان میدهد که یک هزار نفر در مدت ۳ هفته میتوانستند فقط یک قطعه را به استون هنج حمل کنند. حتی با استفاده از چنین نیروی کار عظیمی، ساخت قسمت مرکزی بنا بیش از ده سال طول میکشید. همچنین خرسنگهایی نظیر استون هنج در شمال انگلستان موسوم به دایرهٔ سویین ساید که در طی قرنها در زمین فرو رفتهاند و دایرهٔ کالانیش یافت میشود و به علاوه خرسنگهای عمودی باشکوهی در میان دشت آدبری که نماد جنس مذکرو مونثند نیز موجود است. بعضی براین باورند که این خرسنگها خاصیت شفادهندگی نیز دارند، مثلاً کودکان بیمار را از میان سوراخهای واقع در خرسنگهای دایرهای شکل واقع در کورن وال عبور میدهند و گفته میشود، عدهای از این سنگها نشان دهندهٔ کانالهای نیرو در زمین نیز هستند.
جهان مملو از چیزهای عجییب و غریب است و چه کسی در حقیقت بهتر از ما قادر به دانستن آن میباشد؟ از فرقه غیر معمول و سنتهای خاص و مختلف، حیوانات غیر عادی و ترسناک تا خلقت انسان های عجیب و شگفت انگیز، اینها یک لیست بی پایان از عجیب ترین چیزهای که در دورترین نقاط جهان پنهان باقی مانده میباشد. ما در اینجا شما را به یک سفر به پنج مکان از بدترین مکانهای دنیا میبریم که بی شک شما را شگفت زده وگاهی هم میترساند.
تالاب ترانک در جزایر مایکرونیزیا
ارواح اسرار آمیز تالاب ترانک همیشه یکی از محبوترین جاذبه های گردشگری میان کاوشگران و غواصان بوده است. بخش زیادی از نیروهای نظامی ارتش ژاپن اکنون در اعماق آبهای این تالاب خوابیده اند. این هواپیما در سال 1944 سقوط کرد و به عمق آب فرو رفت. وقتی که در اعماق این آبها شنا میکنید به اشیاء، لاشه کشتی ها وا جساد به جا ماننده برخورد میکنید. تقریبا به مدت 25 سال هیچکس بدلیل حدودا هزار بمب کشف نشده اجازه غواصی در این مکان را نداشت.
موزه تاریخی پزشکی موتر در فیلادلفیا
موزه پزشکی –پاتولوژی موتر که شامل تجهیزات قدیمی پزشکی و نمایش اقلام زیست محیطی است، شهرت زیاد این موزه به خاطر اسکلت های ترسناک وا ستخوان آویزان شده از قفسه ها و طبقات، جمجمه افراد مشهور، جسد زنی که بدنش در جایی که دفن شده تبدیل به موم شده، دوقلوهای بهم چسبیده مشهور با یک کبد مشترک، قسمتهای از بدن افراد سرشناس و همه نوع چیزهای ترسناک و عجیب را در این موزه میتوان یافت.
مرداب مانچاک واقع در لوزیانا
مرداب مانچاک که بنام مرداب ارواح نیز شهرت دارد در لوزیانا واقع شده است. گفته میشود این مکان توسط ملکه ودوو زمانیکه او را در اوایل قرن20 به زندان انداختن نفرین شده است. نتیجه این کار ناپدید شدن سه دهکده بوسیله طوفانی شدید در سال 1915 بود. این مکان بوسیله کشتی های حامل توریست در حالی که روی مرداب شناورند و نور مشعل راهشان را روشن کرده و درختان کهن سرو و رشته های خزه که از درختان آویزانند آنجا را احاطه کرده است.
گورستان پاریسی در فرانسه
سردابی واقع در پاریس که شهرت آن بخاطر زیر زمینی که ظروف مخصوص نگهداری استخوان مردگان در آن است میباشد، استخوانها و اسکلتهای بسته بندی شده مانند اجناس داخل یک انبار در دو ضلع یک راهرو قرار گرفته اند. این مکان حدود 187 کیلومتر از بخش زیرین کل شهر را دربر گرفته است، همچنین نوشته هایی به چشم میخورد که بطور کلی شامل تاریخ فرانسه میشود. هوای اینجا خشک است و به همین دلیل فساد و پوسیدگی در آن بسیار ناچیز است. این مکان توسط ماموران بازرسی پلیس برای مدتی به دلیل افسانه ها و شایعاتی از قبیل: گروه کثیری از مردگان و خون آشام ها بسته شد. اگرچه آنها بوسیله هیچ کسی دیده نشده اند.
چرنوویل در اوکراین
شهر متروک پرپیات در شمال اوکراین واقع شده است که در کیو ابلاست آن در سال 1970نیروگاه انرژی هسته ای چرنویل خانه های کارگران را درآنجا تاسیس کرد.حادثه چرنویل که بدترین حادثه اتمیغیر نظامیتاریخ جهان است در سال 1986رخ دادکه درآن موجب منفجر شدن راکتور شدکه این انفجار باعث انتشار مواد رادیو اکتیو در محیط وانفجار عظیم که باعث از بین رفتن راکتور شد.
وسایل و خانه های رها شده صدای جیر جیرلولاهای درهای باز آپارتمان ه اکه بوسیله باد به گوش میرسند همه شکل وحشت و مرده ای به شهر داده است.
مغز باور نکردنی : دنیل تامت نام یک پسر انگلیسی است که مغزی باورنکردنی دارد. تمام ذهن او به گونه ای مملو از اعمال ریاضی است و می تواند بسیاری از محاسبات ریاضی را تنها در چند ثانیه انجام دهد. او همچنین حافظه باورنکردنی دارد و می تواند بسیاری از چیزهایی که دیده است را بعد از چندین وقت باتمام جزئیات به خاطر آورد. او البته قدرت های دیگری مانند یادگیری سریع زبان را نیز دارد و می تواند در طول کمتر از دو هفته یک زبان را بطور کامل فراگیرد. یکی از رکوردهای او به خاطر سپردن عدد پی با 22514 عدد تنها در 5 ساعت است.
پسر نابینا با قدرت سونار : بن آندروود تات نام پسر نابینایی آمریکایی است که البته به خاطریک سرطان مجبور به خارج کردن چشمانش شده است. او البته از زمانی که نابینا شده از یک سیستم خاص برای خودش استفاده می کند. او نه نیاز به عصا دارد و نه کسی به او کمک می کند. در هنگام حرکت صدای کوچکی را استفاده می کند و از بازگشت صدا به گوشش متوجه می شود اجسام در کجا هستند. او تنها در نفر در دنیا است که از این سیستم استفاده می کند.
منعطف ترین مرد دنیا : دنیل بروانینگ اسمیت نام مردی از آمریکا است که تا به حال توانسته است رکورد انعطاف گینس را بشکند. او همچنین در فیلم های سینمایی نیز شرکت داشته است و البته بدن بسیار نرمی دارد. او میتواند کتف خود را از جایش خارج کند و یا در یک جعبه بسیار کوچک جا میشود.
مرد همه چی خوار : مایکل لوتیتو فردی است که می تواند هر چیزی را بخورد. او در سال های دور در کشورش یعنی فرانسه برنامه های تفریحی اجرا می کرده است و از آن زمان شروع به خوردن چیزهای بسیار عجیب کرده است. او تا به حال تعدادی تلویزیون، دوچرخه، یک هواپیمای سسنا 150 را خورده است. او برای خوردن این هواپیما بیش از 2 سال زمان صرف کرد و همچنین بسیاری از قسمت های خطرناک و حتی سمی آن را نیز خورده است.
دندان آهنی : راجا گیگی نام مرد مالزیایی است که می تواند یک قطار را با دندان های خود بکشد. او در سال 2007 برای بار دوم رکورد خود را جابه جا کرد. او در توانست یک قطار با 6 واگن که نزدیک به 297 تن وزن داشت 2.8 متر با دندان های خود کشید. او از زمانی که 14 ساله بوده است دندان های خودش را تقویت کرد.
مرد آهن ربایی : بار دیگر فردی از مالزی دارای یک قدرت خارق العاده است.لیو تو لین 70 ساله فردی است که از بچگی دارای قدرتی آهن ربایی بوده است. او به تازگی یک خودرو را با استفاده از قدرت آهن ربایی خودش نزدیک به 20 متر کشیده است. او همچنین این قدرت خود را به سه فرزندش نیز داده است و تقریبا تمام خانواده آن ها آهن ربایی هستند.
مرد بی خواب : مرد 64 ساله ویتنامی کسی است که از سال 1973 تا به حال نخوابیده است. تای نگوک نام این مرد است که می گوید در آن سال یک تب شدید گرفته است و از آن سال به بعد دیگر نتوانست دیگر بخوابد. تا به حال بیش از 12 هزار شب است که او نخوابیده است. او همچنین در طول روز بسیار کار می کند تا خسته شود اما نمی تواند بازهم در آخر شب بخوابد. او البته تا به حال به مراتب به پزشک مراجعه کرده است که البته همه آن ها می گویند او کاملا سالم است.
مرد بدون درد : تیم کرایدلند نام فرد آمریکایی است که اصلا مانند دیگر انسان ها درد را حس نمی کند از همین رو به مرد بدون درد و همچنین مرد شکجه گر معروف شده است.او می تواند سوزن های بزرگی را وارد دهانش کند و یا اینکه آن ها را در داخل بدنش می کند بدون اینکه حتی ذره ای درد به او وارد شود.
نزدیک ترین دوست شیرها : رفتار شناس حیوانات کوین ریچاردسون کسی است که به عنوان نزدیکترین دوست انسانی شیرها شناخته می شود. او می تواند شب ها و روزها در کنار شیرها زندگی می کند بدون این که آن ها ذره ای به او آسیب وارد کنند. همچنین او با ببرها و پلنگ ها نیز همین رابطه را دارد. هیچکس نمی داند او به چه صورت می تواند با شیرها ارتباط برقرار کند.
چشمان باورنکردنی : کلودیو پانتو برزیلی را بسیاری از مردم دنیا به خاطر چشمان از حدقه در آمده اش معروف است. او می تواند چشمانش را نزدیک به 4 سانتی متر از جای خودش خارج کند این بدین معنی است که می تواند چشمانش را نزدیک به 95 درصد از حالت عادی بیشتر خارج کند.