
زندگی نامه و اثار علمی جابر ابن حیان
ابوموسی جابر بن حیان، کیمیاگر برجستهٔ ایرانی، در سال صد هجری شمسی در شهر توس از توابع خراسان متولد شد. مدت کوتاهی پس از تولدش، پدر او که یک داروساز شناخته شده و پیرو مذهب شیعه بود، به دلیل نقشی که در بر اندازی حکومت اموی داشت، دستگیر شد و به قتل رسید. جابر به نوشتههای باقی مانده از پدرش علاقه مند شد و به ادامهٔ حرفهٔ او پرداخت. او با شوق و علاقه به یادگیری علوم دیگر نیز میپرداخت. همین، سبب هجرت او از ایران به عراق شد. کتابها و رسالات متعدد جابر، سالها بعد از او، توجه کیمیاگران اروپایی را به خود جلب کرد. و سالها از آن به عنوان منبع معتبری استفاده میکردند. به گفتهٔ آنها، این کتابها تاثیر عمیقی بر تغییر و تصحیح دیدگاه کیمیاگران غربی گذاشتهاست. عاقبت، جابر بن حیان، در سال صد و هشتادو چهار ه.ش (معادل با ۸۱۵ میلادی) در شهر کوفهٔ عراق درگذشت. به اتفاق پژوهشگران بر این باورند که صفت کوفی که در روایات بسیاری به دنبال نام جابر آمدهاست، نشانگر زادگاه او نیست، بلکه حاکی از آن است که وی مدتی در کوفه اقامت داشتهاست.
شاگردی امام صادق
در اعتقادات و تبلیغات مرتبط با شیعه همواره جابر یکی از شاگردان بزرگ امام ششم جعفر صادق معرفی می شود که با توجه به شیعه بودن اثبات شده جابر بن حیان و پدرش و معاصر بودن و همزمانی زندگی جابر در عراق با سالیان پاپانی زندگی امام صادق ناممکن نیست. در این زمینه ذبیح الله منصوری در کتاب ترجمه شده امام صادق مغز متفكر شيعه از قول جابر می نویسد: "همه این علم (شیمی یا کیمیاگری) را از محضر مولايم جعفر بن محمد(ع) آموخته ام". [۷] از سویی دیگر برخی مستشرقین غربی مانند هانری کوربن در زمینه شاگردی جابر برای امام صادق با احتیاط تشکیک کرده [۸] یا مانند الیزر پاول کراوس، مستشرق یهودی، آنرا از اساس رد کرده اند [۹]اگر جه پاسخ هایی نیز در رد ادعای کراوس از جمله رساله "مساله جابری" منتشر شده است.[۱۰]
اکسیر و عقیده جابر
او عقیده داشت که: همچنان که طبیعت می تواند اشیاء را به یکدیگر تبدیل کند، مانند تبدیل خاک و آب به گیاه، تبدیل گیاه به موم و عسل بوسیله زنبور عسل، تبدیل قلع به طلا در زیرزمین و .... کیمیاگر می تواند با تقلید از طبیعت و استفاده از تجربه ها و آزمایش ها همان کار طبیعت را در مدت زمانی کوتاه تر انجام دهد ولی این کیمیا گر برای این تبدیل شئی به شئی دیگر، بوسیله ای نیازمند است که اصطلاحا آن را «اکسیر» می گویند. اکسیر در علم کیمیا، به منزله دارو در علم پزشکی است. جابربن حیان، اکسیر را که از آن در کارهای کیمیائی خود استفاده می کرد از انواع موجودات سه گانه (فلزات، حیوانات، گیاهان ) به دست می آورد. او خودش در این زمینه می گوید: هفت نوع اکسیر وجود دارد. اکسیر فلزی، حیوانی، گیاهی، حیوانی گیاهی، فلزی گیاهی، فلزی حیوانی، فلزی حیوانی گیاهی. و می گوید فلزات اصلی نیز هفت تاست: طلا، نقره، مس، آهن،سرب، جیوه، قلع. این دانشمند بزرگ ظاهرا تا زمان خلافت مامون عباسی زنده بود و طبق روایتی در سال 200 حدود 93 سالگی در شهر طوس در حالی که کتاب «الرحمه« زیر سرش بود از دنیا رفت.
تعریف جابر از بعضی فلزات و تبدیل آنها
* قلع
دارای چهار طبع است. ظاهر آن، سرد و تر و نرم و باطنش گرم و خشک و سخت … پس هرگاه صفات ظاهر قلع به درون آن برده شود و صفات باطنی آن به بیرون آورده شود، ظاهرش خشک و در نتیجه قلع به آهن تبدیل میشود.
* آهن
از چهار طبع پدید آمدهاست که از میان آنها، دو طبع، یعنی حرارت و خشکی شدید به ظاهر آن اختصاص دارد و دو طبع دیگر یعنی برودت و رطوبت به باطن آن. ظاهر آن، سخت و باطن آن نرم است. ظاهر هیچ جسمی به سختی ظاهر آن نیست. همچنین نرمی باطن آن به اندازه سختی ظاهرش است. از میان فلزات جیوه مانند آهن است. زیرا ظاهر آن آهن و باطن آن جیوهاست.
* طلا
ظاهر آن گرم و تر و باطنش سرد و خشک است. پس جمیع اجسام (فلزات) را به این طبع برگردان. چون طبعی معتدل است.
* زهره(=مس)
گرم و خشک است ولی خشکی آن از خشکی آهن کمتر است زیرا طبع اصلی مس، همچون طلا، گرم و تر بودهاست اما در آمدن خشکی بر آن، آن را فاسد کردهاست. لذا با از میان بردن خشکی، مس به طبع اولیه خود برمیگردد.
* جیوه
طبع ظاهری آن سرد و تر و نرم و طبع باطنیاش گرم و خشک و سخت است. بنابراین ظاهر آن، همان جیوه و باطنش آهن است. برای آن که جیوه را به اصل آن یعنی طلا برگردانی، ابتدا باید آن را به نقره تبدیل کنی.
* نقره
اصل نخست آن، طلا است ولی با غلبه طبایع برودت و یبوست، طلا به درون منتقل شدهاست و در نتیجه ظاهر فلز، نقره و باطن آن طلا گردیدهاست. بنابراین اگر بخواهی آن را به اصلش یعنی طلا برگردانی، برودت آن را به درون انتقال ده، حرارت آن آشکار میشود. سپس خشکی آن را به درون منتقل کن، در نتیجه، رطوبت آشکار و نقره تبدیل به طلا میشود.
دستاوردها
نوآوری انواع گوناگونی از وسایل آزمایشگاهی، از جمله عنبیق به اسم او ثبت شدهاست. کشف مواد شیمیایی متعددی همچون هیدرو کلریک اسید، نیتریک اسید، تیزاب (مخلوطی از دو اسید یاد شده که از جمله اندک موادی است که طلا را در خود حل میکند)، سیتریک اسید (جوهر لیمو) و استیک اسید (جوهر سرکه)، همچنین معرفی فرایندهای تبلور و تقطیر که هر دو سنگ بنای شیمی امروزی به شمار میآیند، از جمله یافتههای اوست. او همچنین یافتههای دیگری دربارهٔ روشهای استخراج و خالص سازی طلا، جلوگیری از زنگ زدن آهن، حکاکی روی طلا، رنگرزی و نم ناپذیر کردن پارچهها و تجزیهٔ مواد شیمیایی ارائه داد. از جمله اختراعهای دیگر او، قلم نوری است. قلمی که جوهر آن در تاریکی نیز نور میدهد. (احتمالاً با استفاده از خاصیت فسفرسانس این اختراع را انجام دادهاست.) در آخر، بذر دسته بندی امروزی عنصرها به فلز و نافلز را میتوان در دست نوشتههای وی یافت.
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: کیانوش کاظمی,

